ستاره صبح-
دکتر علی بیگدلی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالمللی در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به افزایش تماسها بین اعضای برجام و رایزنیهای اروپا و آمریکا طی هفتههای اخیر و نشست امروز کمیسیون مشترک برجام در وین بین ایران، اعضای 1+4 و آمریکا گفت: «نشست برجامی امروز در وین به نظر من از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. اینکه حالا مذاکرات بین ایران و آمریکا مستقیم صورت گیرد یا غیرمستقیم، شاید اهمیت آن در مرحله دوم مطرح باشد. ولی همینکه آمریکاییها و ایرانیها موافقت کردهاند که ولو بهطور غیرمستقیم باهم مذاکره کنند از اهمیت بالایی برخوردار است. به خاطر اینکه این جلسه در دو سالن مجزا برگزار میشود؛ یک سالن، سالن عمومی 1+4 است و سالن دیگر، سالنی است که آمریکاییها در آن نشستهاند. برای اینکه ایرانیها بارها تأکید کردهاند که ما ملاقات مستقیم با آمریکاییها نخواهیم داشت، به همین دلیل آمریکاییها قرار است در سالن دومی حضورداشته باشند ولی کاملاً در جریان مذاکرات هستند. بنابراین با وساطت طرفهای دیگر عضو برجام و بهخصوص اتحادیه اروپا این جلسه کمیسیون مشترک برجام امروز تشکیل میشود و برای اولین بار است که دو طرف میتوانند نظرات یکدیگر را دریافت کنند. درمجموع تشکیل این کمیسیون با حضور نمایندگان ایران و آمریکا، مسئله مهمی است ولی نباید انتظار داشته باشیم که همه مشکلات در این جلسه حل شود. بااینحال این مقدمهی (به نظر من) خوبی است که ما سیاست امتناع از مذاکره را رفتهرفته کنار بگذاریم و وارد میدان مذاکره شویم تا بتوانیم در این میدان مشکلاتمان را حل کنیم.»
برجام 2015 یا نسخه جدید؟ این تحلیلگر برجسته روابط بینالملل در ادامه به بحثهای پیرامون طرفین بر سر احیای برجام یا افزودن بندهای تازه به آن پرداخت و خاطرنشان کرد: «یکی از دلایلی که ایران تاکنون تن به مذاکره نداده است و از انجام آن اکراه دارد، این است که میخواهد مذاکرات احیای برجام، روی برجام 2015 مستقر شود و ایران آمریکا را وادار کند که از تحریمهایش دست بکشد و در مقابل خود ایران هم به تعهداتش در برجام 2015 برگردد؛ ولی ایران باید بپذیرد که آن برجام که در دوران اوباما به امضا رسید، دیگر دورانش به سر آمده است. اگر قرار باشد برجام 2015 بهعنوان یک نقطه شروع یا حتی نقطه عطف برای مذاکرات اولیه مطرح شود، بحث دیگری است؛ ولی آمریکاییها بارها اعلام کردهاند که دیگر آن برجام جوابگوی مسائل فعلی نیست و باید دو موضوع به برجام افزوده شود: یکی اینکه طرفهای برجامی طول تعهدات 8 ساله ایران در برجام کنونی را افزایش دهند و به سال 2025 برسانند؛ حتی جو بایدن در یک سخنرانی گفته بود که ممکن است طول این تعهدات به سال 2030 تا 2050 برسد. نکته دیگر اینکه ایران باید به همان تعهداتی که در برجام 2015 متعهد شده برگردد تا سرآغاز مذاکرات آتی باشد؛ به همین دلیل شاید پذیرفتن این موضوع برای ایران کار مشکلی باشد.»
چشماندازهای مثبت احیای برجام بیگدلی همچنین به چشماندازهای مثبت احیای برجام و نشانههایی که بهخصوص از سوی آمریکا برای بهبود روند کنونی دیده میشود، اشاره و تصریح کرد: «نکته امیدوارکنندهای که وجود دارد این است که هر دو طرف، یعنی هم آمریکا و هم ایران، اکنون در شرایط حساسی قرارگرفتهاند و خوشبختانه این اراده در هر دو طرف به وجود آمده که مشکل برجام را حل کنند. ضمن آنکه برای آمریکاییها این نتیجه به وجود آمده که برای سروسامان دادن به مسائل خاورمیانه نمیتوانند مسئله ایران را نادیده بگیرند؛ زیرا ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای و به دلیل تأثیری که در مناطق تحت نفوذ سیاسی امنیتی خود دارد، قابل چشمپوشی نیست و پرونده هستهای ایران در کنار فعالیتهای موشکی و منطقهایاش، برای آمریکا اهمیت دارد. از سوی دیگر جو بایدن هم مطابق رسم معمول در آمریکا به دنبال آن است که در صد روز اول ریاست جمهوریاش دستپر ظاهر شود. اکنونکه حدود نیمی از 100 روز اول فعالیت جو بایدن در کاخ سفید گذشته، او به دنبال آن است که سه برگ برنده به آمریکاییها ارائه دهد؛ نخست، مسئله کنترل پاندمی کرونا و تأثیراتی که بر نظام سلامت و اقتصاد این کشور گذاشته است، دوم، مسئله مذاکرات صلح افغانستان و ناآرامیهایی که در مدت اخیر در این کشور پیشآمده، و سوم، مسئله پرونده هستهای ایران و بنبستی که در برجام به وجود آمده است. این سه موضوع برای بایدن و دولتش خیلی اهمیت دارد و درصورتیکه بتواند در صد روز نخست این سه پرونده را تا مراحل قابل قبولی پیش ببرد، میتواند بر محبوبیت خود در آمریکا، بهخصوص در میان آن طیف از رأیدهندگانی که طرفدار او نبودهاند، بیفزاید. بنابراین با توجه به اینکه دو پرونده سیاست خارجی برای او اهمیت یافته است، به همان نسبتی که به دنبال به سرانجام رساندن پرونده افغانستان در کنفرانس استانبول است، به همان اندازه هم به دنبال مسئله ایران هست. بنابراین آمریکاییها در هفتههای اخیر مقداری نرمش بیشتر از خود نشان دادهاند.» گامهای خوب و سازنده طرفین این استاد و پژوهشگر حوزه تاریخ اندیشه سیاسی و روابط بینالملل همچنین در بخش دیگری از گفتوگو با ستاره صبح افزود: «من در مصاحبهای که با تلویزیون آلمان داشتم، گفتم که آمریکا برای اینکه یک نرمش عملیاتی از خود نشان دهد تا بتواند اعتماد ایران را جلب کند، لازم است تا اجازه دهد که پولی که ایران در بعضی از کشورها ازجمله در خود آمریکا و همچنین در کشورهایی نظیر انگلیس، کره جنوبی، ژاپن، عراق، عمان و... دارد و بلوکهشده است، آزاد شود. از سوی مقابل مقامات ارشد سیاسی ایران هم ازاینجهت که باید دست پری برای اقناع افکار عمومی داشته باشند و بتوانند به برخی پرسشها پاسخ دهند، لازم است نرمشی هم در ایران به وجود بیاید. بااینحال در این فرایند به نظر من قدم اول را باید آمریکا بردارد. درواقع من این اعتقاد را دارم که آمریکا میتواند این بنبست به وجود آمده در برجام را بشکند. ولی با همه اماواگرها، همین شروع مذاکره در وین، چه بهصورت مستقیم باشد یا غیرمستقیم، خوب و سازنده است. از طرفی ما هم نباید انتظار داشته باشیم همه مشکلات در همین مرحله اول خاتمه پیدا کند. زیرا ممکن است که مذاکرات و نشستهای بعدی با ملایمت دو طرف به یک نقطه مطلوب برسد. ضمن آنکه ایران هم گرفتار سختی و تنگنای اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم شده که این وضعیت با شرایط کرونایی همراه شده است؛ بنابراین مقامات ایران هم نباید این فرصت را برای بهبود وضعیت زندگی و رفاه مردم از دست بدهند.»
همکاری 25 ساله ایران و چین علی بیگدلی در پایان در پاسخ به ارتباط نرمش آمریکاییها و وساطت اتحادیه اروپا برای ازسرگیری مذاکرات برجام و مسئله قرارداد همکاری 25 ساله ایران و چین نیز اینگونه گفت: «این دو موضوع به هم ارتباطی ندارد و برای این موضوع چند دلیل وجود دارد؛ دلیل اول این است که چینیها یک بازار 750 میلیارد دلاری با آمریکاییها دارند که بههیچوجه آن را از دست نخواهند داد و باید دانست که قبل از ایران، چین با دوستان و متحدان آمریکا ازجمله اسرائیل، عربستان، امارات و مصر قرارداد امضا کرده است؛ بنابراین موضوع همکاری ایران و چین، موضوعی نیست که برخلاف بسیاری از تبلیغات داخلی، توانسته باشد مشکلی را به وجود بیاورد تا باعث تحریک آمریکاییها شود. ولی بههرحال فضا و فرصتی را آمریکاییها به چین اجازه دادند که در منطقه خاورمیانه در تسخیر کالاهای چینی قرار گیرد. از سوی دیگر به نظر من، قرارداد 25 ساله ایران و چین آینده روشن و واضحی ندارد و یک سری پیچیدگیهایی در آن وجود دارد که خیلی نمیتوان روی آن اصرار داشت و گفت که قطعاً این تفاهم 25 ساله اجرایی خواهد شد. این تفاهمنامه مشکلات زیادی دارد. بااینحال من امیدوارم که اگر تحقق پیدا کرد، هرچند عموماً به نفع چینیها است، ولی به هر صورت شاید بتواند مشکلی از مشکلات ایران را حل کند. درمجموع باید دانست که برای عبور از تنگنای اقتصادی، هیچ راهی بهتر از نزدیکی به غرب و احیای برجام نیست. یعنی این تحریمهایی که اکنون بر سر راه ما وجود دارد، با قرارداد 25 ساله با چین از بین نخواهد رفت. بنابراین میتوان گفت قرارداد با چین، فردای برداشته شدن تحریمها تأثیرگذار است. چین هم علیرغم خواسته آمریکاییها نیامده این قرارداد را با ایران امضا کند و رویکردش کل منطقه خاورمیانه است. چند روز دیگر ممکن است با عراق و ترکیه و دیگر کشورهای منطقه هم این قرارداد را امضا کند. بنابراین این دو موضوع ارتباط سازمانیافته باهم ندارند.»