کد خبر : 103806 تاریخ : ۱۳۹۹/۱۲/۲۳ - 23:58
گزارش خبری - تحلیلی دادستان‌کل جدید آمریکا کیست؟ اشاره: سمت دادستان‌کل (وزیر دادگستری) در کنار وزیر خارجه و وزیر دفاع، یکی از سه پست کلیدی کابینه روسای جمهوری آمریکاست. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا برای این پست، مریک گارلند، قاضی ارشد آمریکایی را معرفی کرده بود؛ او سرانجام توانست با کسب ۷۰ رأی موافق در برابر ۳۰ رأی مخالف، از نمایندگان مجلس سنا رأی اعتماد کسب کند و به‌عنوان دادستان‌کل جدید آمریکا منصوب شود. قاضی گارلند که در سال ۲۰۱۶ از سوی باراک اوباما برای ورود به دیوان عالی معرفی‌شده بود،اما به‌دلیل نزدیکی به انتخابات بازماند. وی که شاگرداول دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد بوده، از حدود ۳۰ سال پیش در واشنگتن به وکالت مشغول بوده است. نام او با به دست گرفتن پرونده بمب‌گذاری اوکلاهاما سیتی در سال ۱۹۹۵ بر سر زبان‌ها افتاد. بمب‌گذاری که به مرگ ۱۶۸ نفر و مجروح شدن بیش از ۴۰۰ نفر دیگر انجامید و همچنان بزرگ‌ترین بمب‌گذاری تروریستی تاریخ آمریکاست. گارلند در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر برای نخستین بار وارد وزارت دادگستری آمریکا شد اما در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون بود که به سمت معاونت جنایی این وزارتخانه منصوب شد. وی در جریان جلسات بررسی رأی اعتماد خود در مجلس سنا گفته مبارزه با «تروریسم داخلی» را اولویت خود قرار خواهد داد و در نخستین گام هم به یورش خونین ششم ژانویه به کنگره آمریکا خواهد پرداخت که ازنظر او «حمله به رکن اصلی دموکراسی آمریکا» بوده است.

ستاره صبح-

هنگامی‌که جو بایدن، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا، از احتمال نامزد کردن مریک گارلند برای سمت دادستان‌کل کابینه خود سخن گفت، بسیاری خیلی زود این تصمیم را تلاش دموکرات‌ها برای «جبران جفایی» دانستند که در سال ۲۰۱۶ در حق این قاضی برجسته آمریکایی صورت گرفته بود. در آن سال، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت، مریک گارلند را به‌عنوان جانشین قاضی فقید دیوان عالی، آنتونین اسکالیا، به مجلس سنا معرفی کرد اما میچ مک‌کانل، رهبر برجسته جمهوری‌خواهان و رئیس وقت سنا به بهانه قرار گرفتن در سال انتخابات ریاست جمهوری، از آغاز رسیدگی به روند تأیید صلاحیت مریک گارلند سرباز زد. ۸ ماه بعد در جریان انتخابات نوامبر ۲۰۱۶، دونالد ترامپ پیروز شد و کمی بعد او نیل گورسچ را به‌عنوان نامزد خود برای پر کردن کرسی خالی دیوان عالی به سنا معرفی کرد و به‌این‌ترتیب شانس مریک گارلند برای نشستن بر یکی از ۹ کرسی این دیوان سوخت. این ماجرا به حدی در فضای سیاسی واشنگتن تاریخی شد که در چهار سال گذشته بسیاری از «مریک گارلند» به‌عنوان فعل و اصطلاح استفاده می‌کنند تا به‌منظور خود درباره «سوختن بخت یک نفر در میانه نزاع‌های سیاسی» اشاره کنند؛ بنابراین اگر کسی به شما گفت یا جایی خواندید که فلان حزب یا فلان شخص در آمریکا «مریک گارلند» شده، خیلی تعجب نکنید!

مبارزه با تروریسم داخلی
اما معرفی مریک گارلند به سنا برای وزارت دادگستری (دادستان‌کل کشور) که روز ۷ ژانویه (دقیقاً یک روز پس از یورش خشن و خونین هواداران دونالد ترامپ به کنگره) روی داد یک علت بزرگ دیگر هم دارد که در سایه ماجرای سال ۲۰۱۶ باقی‌مانده بود تا این‌که آقای گارلند در جلسه رسیدگی به صلاحیت خود در مجلس سنا به آن اشاره کرد. او در برابر اعضای کمیته قضایی سنا گفت در صورت تأیید، اولویت اصلی خود را مبارزه با تروریسم داخلی قرار خواهد داد و در گام نخست هم یورش ۶ ژانویه به کنگره را با جدیت و تا آخر پی خواهد گرفت. در حقیقت، برای آن‌هایی که سابقه کاری مریک گارلند را دنبال کرده‌اند، معرفی او به سنا تنها ۲۴ ساعت بعد از یورش به کنگره در روز ۶ ژانویه، معنای بسیار مهم‌تری از مرتبط دانستن نامزدی سال ۲۰۱۶ او به دیوان عالی داشت. از همان روز (هفتم ژانویه) بسیاری علت معرفی مریک گارلند از سوی جو بایدن را تجربه و تخصص او در مبارزه با تروریسم داخلی و نقش تاریخی او در ماجرای بمب‌گذاری اوکلاهاما در سال ۱۹۹۵ ارزیابی کردند؛ بمب‌گذاری که طی آن ۱۶۸ نفر ازجمله ۱۹ کودک کشته شدند و بیش از ۴۰۰ نفر مجروح شدند. آن واقعه هنوز هم بزرگ‌ترین حمله ناشی از تروریسم داخلی در خاک آمریکاست.

شیکاگو تا واشنگتن
کارنامه مریک گارلند نمونه‌ای کلاسیک از موفقیت‌های یک حقوق‌دان است. او تحصیل‌کرده دانشکده حقوق هاروارد است و به‌عنوان شاگرداول دانشکده در سال ۱۹۷۷ فارغ‌التحصیل شد. مریک گارلند در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر وارد وزارت دادگستری شد و چند سالی دستیار ویژه دادستان‌کل وقت، بنجامین سفیلیتی شد اما قبل از آن در سال ۱۹۷۷ و پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده حقوق، دستیار قاضی هنری جی فرندلی، قاضی شعبه دوم دادگاه فدرال تجدیدنظر در واشنگتن دی‌سی شد؛ دادگاهی که ۲۰ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۹۷ خود قاضی آن شد. با کنار رفتن جیمی کارتر در سال ۱۹۸۱، مریک گارلند هم وزارت دادگستری را ترک و به یک دفتر حقوقی که کمی بعد از شرکای آن شد پیوست اما با بازگشت دموکرات‌ها به کاخ‌سفید، او در اوایل دهه ۹۰ میلادی به وزارت دادگستری دولت بیل کلینتون بازگشت و به‌عنوان معاون دادستان‌کل در امور جنایی منصوب شد. مریک گارلند به‌عنوان دادستان پرونده انفجار 25 سال پیش اوکلاهما، در جریان محاکمه عاملان این انفجار نشان داد که «تروریست» همیشه عامل خارجی و دشمن قسم‌خورده آمریکا نیست و تا حدود زیادی آغازگر جا افتادن واژه «تروریسم داخلی» به معنای مدرن آن در تاریخ آمریکا شد. تیموتی مک‌وی، بمب‌گذار آن فاجعه که پس از محاکمه، در سال ۲۰۰۱ اعدام شد، انگیزه خود از این کار را نبرد با دولت فدرال دانست و گفت امیدوار بوده این انفجار جرقه یک قیام داخلی علیه دولت آمریکا را رقم بزند؛ موضوعی که در ۲۵ سال گذشته همیشه خط محوری تبلیغات گروه‌های راست افراطی در آمریکا بوده است.

داعش داخلی چقدر جدیست؟
بنابر گزارش وزارت امنیت داخلی آمریکا بیش از ۷۰ درصد از حملات تروریستی در داخل خاک آمریکا توسط گروه‌های راست‌افراطی و شبه‌نظامیانی صورت می‌گیرد که به برتری نژادسفید اعتقاد دارند و اعضای گروه‌های نئونازی، کوکلاکس‌کلان‌ها و یا از حامیان ایدئولوژیک این گروه‌ها هستند. در حقیقت، بسیاری برگزیدن مریک‌ گارلند به‌عنوان دادستان‌کل جدید آمریکا را پاسخی به همین نگرانی ارزیابی می‌کنند، چراکه برجسته‌ترین بخش کارنامه کاری آقای گارلند مبارزه با تروریسم داخلی است که در چند سال اخیر اصطلاح «داعش داخلی» هم به آن داده‌شده است. پلیس اف‌بی‌آی و وزارت امنیت داخلی آمریکا هم خشونت ناشی از فعالیت راست‌گرایان افراطی را «اصلی‌ترین تهدید تروریستی» در داخل خاک آمریکا برآورد کرده و گفته‌اند از سال ۲۰۰۰ و بعد از حملات یازدهم سپتامبر تاکنون، راست‌گرایان افراطی مسئول اصلی خشونت‌های خونین در داخل خاک این کشور بوده‌اند. همچنین گزارش‌های متعددی از شکل‌گیری گروه‌های نژادپرست و ملی‌گرای افراطی در میان نظامیان ارتش آمریکا و اداره‌های پلیس در سرتاسر این کشور منتشرشده است. لوید آستین، وزیردفاع جدید آمریکا، هفته گذشته در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه خبری سی‌بی‌اس پذیرفت که «مشکل عضویت و همدلی نظامیان ارتش آمریکا با گروه‌های راست‌افراطی» جدی و فراتر از آن چیزی است که پیش‌تر تصور می‌شد. در میان حدود ۳۰۰ بازداشت‌شده یورش ششم ژانویه به کنگره آمریکا هم از هر ۵ نفر یکی سابقه حضور در ارتش یا نیروهای پلیس دارد. بر اساس همین گزارش‌ها است که برخی صاحب‌نظران معتقدند مبارزه با تروریسم داخلی که مریک گارلند اولویت خود دانسته، گسترده‌تر و چند لایه‌تر از آن است که دادستان‌کل به‌تنهایی از پس متلاشی کردن آن برآید.