ستاره صبح-
حمایت از کاندیدای اصلاحطلب سایت "المانیتور" در گزارشی با طرح این پرسش که آیا اصلاحطلبان نامزدی را برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی خواهند کرد یا خیر، مینویسد: "بخشهای رادیکالتر جنبش اصلاحات میگویند که تجربه گذشته به آنان آموخته که نباید خارج از حلقه خود، فردی را برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کنند. آنان در سالهای 92 و 96 میلادی روحانی را مورد تائید قراردادند و این موضوع به پیروزی وی در انتخابات کمک کرد. برای بسیاری از اعضای اصلاحطلبان، انتخاب روحانی میان گزینه بد و بدتر بود وازدید آنان روحانی به اصول اساسی اصلاحات واقعی باوری نداشته است. "محمدعلی ابطحی" سیاستمدار باسابقه اصلاحطلب و از نزدیکان "محمد خاتمی" رهبر جنبش اصلاحات میگوید که به دلیل محدودیتهایی که اصلاحطلبان با آن مواجه بودند چارهای جز تائید نامزدی روحانی نداشتند. اکنون چندین ماه است که اصلاحطلبان در تلاش هستند تا بر سر معرفی نامزد تازه خود به اجماع برسند؛ زیرا قصد دارند از معرفی یک نامزد از خارج از حلقه خود خودداری نمایند. "غلام رجایی" یکی دیگر از اعضای اصلاحات نیز معتقد است که دوره نامزد معرفی کردن از خارج از چارچوب اردوگاه اصلاحطلبان به سررسیده و آن اردوگاه باید پایگاه اجتماعی خود را تقویت کند.
نسبت حسن روحانی با اصلاحطلبان به نظر میرسد به اجماع رسیدن بر سر معرفی یک نامزد واحد بین اصلاحطلبان گزینهای دور از دسترس باشد. "محمد قوچانی" روزنامهنگار اصلاحطلب میگوید: "زمانی که از سیاست خارجی و داخلی، اقتصاد، جامعه و فرهنگ صحبت میکنیم روحانی نسبت به بسیاری دیگر از چهرههای اصلاحطلب ذهن بازتری داشته است. روحانی که به اعتقاد طیف گستردهای از فعالان سیاسی یک چهره عملگرا و میانهرو است هرگز خود را جزئی از اردوگاه اصلاحطلبان ندانسته و علیرغم حمایت بیچونوچرای اصلاحطلبان از او به نظر میرسد او اصلاحطلبان را با عملکرد خود ناامید کرده است و حتی حاضر نشد مقام وزارت را به آنان بسپارد. "محمود واعظی" دست راست روحانی و رئیس دفتر او خشم اصلاحطلبان را برانگیخته و گفته که پیروزی روحانی در انتخابات مدیون حمایت آنان نبوده است". این سایت در ادامه میافزاید: "چالشهای پیشروی اصلاحطلبان از کاهش محبوبیت تا برخورد از سوی نهادها سبب شده تا آن جنبش نتواند نامزدی را پیدا کند که فرصتی واقعی برای کنار زدن اصولگراها داشته باشد. روزنامه "اعتماد" نزدیک به اصلاحطلبان اخیرا نوشت به نظر میرسد متأسفانه جنبش اصلاحات قدرت باروری خود را ازدستداده و درنهایت بازهم مجبور است از نامزدی بیرون از اردوگاه خود حمایت کند.
چالشهای پیشروی انتخابات "صادق زیباکلام" استاد دانشگاه معتقد است که اصلاحطلبان جایگاه اجتماعی خود را ازدستدادهاند و حتی اگر خاتمی رهبر معنوی آنان نیز نامزد شود هیچ شانسی برای پیروزی نخواهد داشت. چالش اصلی اصلاحطلبان عبور از سد تائید صلاحیت نامزد است که توسط شورای نگهبان صورت میگیرد. در انتخابات مجلس سال 99 این نهاد اکثر نامزدهای اصلاحطلب را رد صلاحیت کرد و راه را برای پیروزی محافظهکاران هموار نمود. اصلاحطلبان معتقدند که مشارکت بالای مردم در انتخابات به نفع آنان است اما حتی مشارکت چشمگیر نیز لزوماً به معنای پیروزی اصلاحطلبان نیست. آنان مجبورند با دشواری از سابقه اقتصادی دولت روحانی و نوع برخورد با معترضان در جریان حوادث آبان98 به دنبال افزایش قیمت سوخت فاصله بگیرند. بخشهای رادیکالتر جنبش اصلاحات مدعی هستند که حمایت از روحانی یک قمار بود که به اعتبار و وجهه اصلاحطلبان لطمه زد. اما آیا واقعاً میتوان همه تقصیر را متوجه حمایت از روحانی و شخص او دانست؟ آیا اردوگاه اصلاحطلبان درون خود با شکاف مواجه نیست؟ این اردوگاه چگونه میتواند شکاف میان خود و مردم را پر کند؟ ماههای پیش روزمانی دشوار برای اصلاحطلبان بهمنظور تصمیمگیری برای معرفی نامزد برای انتخابات ریاستجمهوری خواهد بود".
اصلاحطلبان و شورای نگهبان جلال جلالی زاده، فعال اصلاحطلب، در گفتگو با «انتخاب» در مورد چالشهای انتخاباتی اصلاحطلبان گفته است: چند چالش مهم در این مسیر قرار دارد که مهمترین آنها مشمول بحث رد صلاحیتها و واگذاری 2 دوره انتخابات ریاست جمهوری به نامزد نیابتی و عملکرد دولت است. ولی من اعتقاددارم یکی از چالشهای جدی که اصلاحطلبان در این دوره با آن مواجه هستند و نباید از آن غافل شوند، مصالح اعتمادبهنفس اصلاحطلبان است که به نظر میرسد این جریان سیاسی دچار یک خودباختگی مقابل شورای نگهبان و نهادهای قدرت شده است. وی ادامه داد: برخی از اصلاحطلبان فکر میکنند که برای ماندن در قدرت باید التماس و خواهش کنند و این در حالی است که آنان باید از زبان مردم و حقوق و قانون استفاده کرده و نهادهای انتصابی را از این طریق مجاب به رعایت قانون و اجتناب از رفتارهای سلیقهای کنند. این درست نیست که برخی تصور میکنند باید برای تائید صلاحیت به مدارا و تعریف و تمجید از شورای نگهبان روی بیاورند. نهاد اجماع ساز باید بهعنوان یک مطالبه عمومی وارد کارزار انتخابات شد و دغدغهای درباره رد صلاحیتها نداشته باشد. بهویژه اینکه قرار باشد کسانی که سابقه طویلی در عمر انقلاب داشتند صلاحیتشان توسط کسانی که شاید کمتر از این افراد سابقه داشته باشند، رد شود. نامزدهای احتمالی هنوز شاید برای صحبت از اینکه درنهایت چه کسی نامزد منتخب اصلاحطلبان میشود، زود باشد اما چهرههای مختلف در چند هفته گذشته اظهارنظرهایی در این مورد داشتهاند. محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی درباره آخرین تصمیمات انتخاباتی حزب متبوعش گفته است که شرایط بیش از 10 نفر از کاندیداهای احتمالی در حزب موردبررسی قرارگرفته که درنهایت بعضی از نامزدها ازجمله خودش و جهانگیری بهعنوان پتانسیلهای اصلی حزب برای کاندیداتوری در انتخابات مطرحشدهاند. او در ادامه گفته است: البته باید با هردوی ما صحبت شود تا ببینیم قصد کاندیداتوری راداریم یا خیر. هاشمی با اشاره به دیگر کاندیداهای مطرح کارگزاران که خارج از بدنه این حزب هستند، اضافه کرده: برخیها هم مثل آقای ظریف، زنگنه و پزشکیان بهعنوان نامزدهای خارج حزب مطرح شدند که نسبت به آقای ظریف نظرات مثبتتر بود ولی نمیتوان از حالا گفت که نظر قطعی حزب این است. علی مطهری از افراد شاخص جریان اصلاحات نیز گفته است که حدس میزند ظریف برای مردم جاذبه بیشتری داشته باشد. به نظر میرسد این تمایل به انتخاب محمدجواد ظریف یک عقیده محبوب باشد چراکه حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران گفته است: به نظر من انتخاب اول جبهه اصلاحطلبان آقای ظریف خواهد بود. البته او حمایت اصلاحطلبان از نامزد نظامی را رد کرد و توضیح داد: حتی اگر اصلاحطلب باشد. وقتی میگوییم نظامی، بدین معناست که یک سازمان نظامی با خودش باشد، نه اینکه یکی قبلاً، سابقه نظامی داشته اما آلان نیست ما به آن نظامی نمیگوییم نظامی یعنی کسی که یکی از نیروهای نظامی مانند سپاه همراه او باشد و ما این را برای ساختار نظام مناسب نمیدانیم. جایگاه نیروهای نظامی باید در ذیل فرماندهی کل قوا تعریف شود اگر قرار باشد نیروهای نظامی بهویژه آن نیروهایی که توسط یکی از سازمانهای نظامی پشتیبانی میشوند اگر وارد جایگاهی مانند جایگاه ریاست جمهوری شوند این خطر بالقوه وجود دارد که به مسئولیتهای رسمی قانع نباشند و بخواهند پا را بر فرق فرقدان بگذارند و برای کشور دردسر ایجاد کنند ازاینرو بهتر است که نظامیها حد خودشان بشناسند و در ذیل فرماندهی کل قوا خدمت کنند. این صحبتها ازآنجایی اهمیت دارد که حسین دهقان از مقامات سابق دولت روحانی گفته است که قصد کاندیداتوری دارد البته سردار حسین دهقان وزیر پیشین دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میگوید که نامزد شدنش برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ایران نشانهای از نظامی کردن امور جامعه ایران نیست،زیرا دوگول و آیزنهاور که همگی افسران پیشین نظامی بودند برای ریاست دولتهای غیرنظامی انتخابشده بودند. سردار دهقان در گفتوگو با روزنامه گاردین گفته است: فقط یک فرد نظامی نیستم ، دانشگاهی هستم و در مراکز غیرنظامی تدریس کردهام و در بسیاری از مسائل اجتماعی و سیاست خارجی مشاور بودهام. مدیر بسیاری از نهادهای اقتصادی بودهام و رویکردهای هدفمندی دارم. تمام ویژگیها و محاسن یک نظامی را هم مانند دقت، وقتشناسی، مدیریت و کار تیمی دارم. حزب اعتماد ملی اما نامزدی غیر از ظریف را برای نمایندگی اصلاحطلبان در انتخابات 1400 معرفی کرده است: اسماعیل گرامی، سخنگوی حزب اعتماد ملی خبر داده که حزب اعتماد ملی، محمدعلی افشانی را بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ معرفی کرده است. گرامی گفته که افشانی سوابق درخشانی دارد و از نیروهای پاک دست کارگزاران نظام است که در سمتهای معاونت وزیر، استانداری و شهرداری تهران مشغول به خدمت بوده است. لذا افشانی هم بهعنوان از نامزدهای حزب اعتماد ملی مطرح است. او در مورد عدم حضور الیاس حضرتی در میان نامزدهای انتخابات گفته است: الیاس حضرتی رسماً اعلام کرده است که این برای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ کاندیدا نخواهد شد. شورای مرکزی حزب اعتماد ملی حضور افشانی را با اجماع ساز مطرح کرده است. محمدعلی افشانی هم فعالیت خود را آغاز کرده است؛ اما نتیجه نهایی بعد از اعلام نامزدهای احزاب دیگر و سایر شخصیتهای اصلاحات مشخص خواهد شد. نهاد اجماع ساز قطعاً بعد از ثبتنام و مشخص شدن اینکه چند تن از اصلاحات توسط شورای نگهبان تائید شده، فعالیت خود را آغاز خواهد کرد.