کد خبر : 103692 تاریخ : ۱۳۹۹/۱۲/۸ - 23:58
سرمقاله مخالفان توافق با آژانس، در زمین چه‌کسی بازی می‌کنند؟

ستاره صبح-

پس از خروج ترامپ از برجام (18 اردیبهشت 97) و وضع تحریم‌های سنگین علیه ایران، نویسنده بر این باور بود که از جمهوری‌خواهان در سر میز مذاکره بهتر می‌توان امتیاز گرفت تا دمکرات‌ها که اهل مذاکره‌اند، اما پیچیده عمل می‌کنند. علت این بود که نخبگان آمریکا و رسانه‌های تأثیرگذار این کشور نه‌تنها با ترامپ نبودند، بلکه در برابر او قرار داشتند. در چنین شرایطی او نیاز داشت در روابط خارجی موفقیت کسب کند و آن را بر سر مخالفانش بکوبد. به‌هرحال فرصت امتیازگیری در دوره ترامپ مثل برخی فرصت‌های دیگر از بین رفت. با «تغییر قدرت» در ایالات‌متحده، بار دیگر «پنجره گفت‌وگو» باز شد و ایرانی‌ها به دلیل ضربه‌ای که از ترامپ خورده بودند به تغییر قدرت در آمریکا واکنش مثبت نشان دادند. مهم‌تر اینکه بازار به رفتن «ترامپ» و آمدن «بایدن» سیگنال مثبت نشان داد و قیمت دلار که تا مرز 32 هزارتومان پیش رفته بود به مرز 20 هزار تومان عقب‌گرد کرد و به‌تبع آن قیمت خودرو، مسکن و... روند کاهشی به خود گرفتند. دولت، مردم و اصلاح‌طلبان از این اتفاق که با معیشت مردم ارتباط دارد، خوشحال و خشنود بودند؛ زیرا می‌پنداشتند قرار است فشارها کاهش یابد و رونق اقتصادی ایجاد شود. در بحبوحه «بیم» و «امید»، مجلسِ به‌ظاهر  انقلابی که بارأی حداقلی شکل گرفت، در اقدامی عجیب و نسنجیده و به‌رغم مخالفت اهل‌فن، روی دست «دولت»، «شورای عالی امنیت ملی»، «سازمان انرژی اتمی» و «وزارت خارجه» بلند شد و طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» را به تصویب رساند و با تعیین ضرب‌الاجل 60 روزه تهدید کرد اگر در این مدت تحریم‌ها برداشته نشود دولت از بازرسی‌های سرزده آژانس جلوگیری کند و از پروتکل الحاقی نیز خارج شود. «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هفته گذشته به تهران آمد و با مقامات کشور دیدار کرد و به یک توافق سه‌ماهه دست یافت؛ درحالی‌که این توافق مورد تأیید شورای عالی امنیت ملی و دولت بود، نمایندگان مدعی انقلابی‌گری طوفان به‌پا کردند و با تصویب طرحی از 239 نماینده حاضر در جلسه علنی 221 نفر رأی دادند که به دلیل عدم اجرا نشدن این مصوبه، رئیس‌جمهور باید به دادسرا برود؛ هرچند که این اقدام جدی گرفته نشد و حتی صدای روزنامه کیهان هم درآمد، ولی اصل طرح و محتوای آن دستمایه مخالفان کشور شده به‌گونه‌ای که رئیس‌جمهور به آن واکنش نشان داد و گفت: «خدشه در توافق دولت و آژانس، بازی در زمین دشمن است». نویسنده هفته گذشته در جلسه‌ای حضور داشت که اصحاب رسانه در آن حضور داشتند و اکثر آن‌ها منتقد مصوبه مجلس بودند و می‌گفتند این اقدام کار را پیچیده‌تر و بدتر خواهد کرد. به عقیده نویسنده وقتی عده‌ای که درک، فهم و برآورد دقیق از قاعده «هزینه-فایده» در روابط بین‌الملل ندارند میدان‌دار سیاست خارجی می‌شوند و رفتار هیجانی بروز می‌دهند، نتیجه‌اش از بین رفتن امید به بهبود روابط تهران-واشنگتن و احیای برجام می‌شود و زمینه را برای شکل‌گیری «اجماع» بین آمریکا و اروپا علیه ایران فراهم می‌کند؛ درعین‌حال بهانه به دست جبهه ضد ایرانی در منطقه (اسرائیل، عربستان، امارات) می‌دهد تا به بایدن فشار آورند که به ایران نزدیک نشود. کار به‌جایی می‌رسد که در یک اقدام غیرمنتظره «پنتاگون» به شبه‌نظامیان در شرق سوریه به‌تلافی حمله به فرودگاه اربیل و پرتاب راکت به سمت سفارت آمریکا در بغداد حمله هوایی می‌کند. مهم‌تر اینکه آمریکا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را علیه ایران در بین اعضای شورای حکام آژانس توزیع کرده و تلاش می‌کند تا این شورا پرونده ایران را بار دیگر به شورای امنیت ارجاع دهد و تحریم‌های لغوشده را احیا کند. پاسخ کسانی که فکر می‌کنند با توپ‌وتشر، آمریکا و متحدانش عقب‌نشینی می‌کنند، درباره این دو اقدام چیست؟ در حالی تندروها در مجلس بر طبل مخالفت با برجام می‌کوبند و می‌گویند آن را باید پاره کرد که باروی کار آمدن «جو بایدن» قرار است میلیاردها دلار از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران در کره‌جنوبی، عمان، عراق و... آزاد و واکسن، دارو و غذا خریداری و به ایران آورده شود؛ پرسش این است که آیا این اقدام به نفع مردم است یا به ضرر آنان؟ همچنین ایالات‌متحده در اقدامی دیگر به ایران چراغ سبز نشان داد و از فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» نیز صرف‌نظر کرده و پیشنهاد مذاکره غیررسمی با گروه 1+4 را داده است. وقتی از سیگنال‌های مثبت استقبال نشود، بستر برای بالا گرفتن تنش و احتمال درگیری آماده می‌شود. چیزی که اسرائیل، عربستان، امارات و... در منطقه و تندروها در آمریکا خواهانش هستند.