کد خبر : 103553 تاریخ : ۱۳۹۹/۱۱/۱۹ - 00:00
سید هادی خامنه‌ای زندانی، سیاسی قبل از انقلاب دلایل سقوط رژیم پادشاهی را تشریح کرد خفقان سیاسی، تبعیض، بی‌عدالتی و فقدان نقش مردم در اداره جامعه از علل روی‌گردانی مردم از رژیم پهلوی بود اشاره: سید هادی خامنه‌ای، زندانی سیاسی قبل از انقلاب، نماینده پیشین مجلس و عضو بازنگری قانون اساسی در سال 1368 و دبیر کل نیروهای خط امام می‌گوید: «وقت آن فرارسیدهاست که مدافعان نظارت استصوابی بدون نگاه‌های جناحی و سلیقه‌ای بررسی کنند این نوع نظارت که در زمان امام نبود تا چه اندازه در بهبود روند انتخابات و مشارکت مردم تأثیر داشته است؟ برای این کار می‌توان از نخبگان، احزاب و دلسوزان کشور نظرخواهی کرد و در یک ارزیابی کارشناسی دید که آیا به این نظارت خدشه‌ای وارد نیست؟ آیا تنگ کردن دایره منتخبان، مشارکت سوز است یا مشارکت ساز؟ اگر انتخابات آزاد باشد و همه سلایق سیاسی در آن حضورداشته باشند و از امکان و شرایط مساوی و قانونی برخوردار باشند، حضور چهرهای باسابقه نظامی، شاخص یا غیر شاخص به‌گونه‌ای که ناقض قانون اساسی هم نباشد، بلامانع است. البته عملکرد دولت‌های نظامی در هیچ کجای دنیا موفق نبوده است. گزیده‌ای از سخنان وی را که برگرفته از خبر آنلاین است را در ادامه می‌خوانید.

ستاره صبح-

هدف انقلاب چه بود؟
انقلاب برای تحقق چه اهدافی به وقوع پیوست؟ برای روشن شدن موضوع لازم است به دو نکته توجه کنیم؟ اول اینکه هر انقلابی متکی بر آرمان‌های کلان، درازمدت و افق نگر است. دوم اهداف کوتاه مدتِ واقعی و ملموس است که مبتنی بر جزئیات زندگی مردم است. هدف اصلی و درازمدت انقلاب اسلامی، تقویت زندگی و زیست مؤمنانه یا به تعبیر درست‌تر اداره جامعه مبتنی بر تعالیم اسلام است. نباید انتظار داشت چنین هدفی در چهار یا چند دهه به‌طور کامل تحقق یابد. مهم این است که ببینیم در این مسیر قرار داریم یا نه؟ اما نکته دوم که ملموس‌تر و عینی‌تر است و می‌توان داوری بهتری کرد اینکه ببینیم اهداف انقلاب اسلامی در کوتاه مدت و در جریان زندگی روزمره مردم تا چه اندازه محقق شده است؟
 به نظر من اهداف انقلاب در هر دو جنبه کوتاه مدت و درازمدت، ذیل یک شعار راهبردی خلاصه می‌شد که همان شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. شاید نسل‌های بعد از انقلاب اطلاع چندانی از وضع جامعه در رژیم شاه نداشته باشند. واقعیت این است که خفقان سیاسی، تبعیض، بی‌عدالتی و فقدان نقش مردم در اداره جامعه از علل روی‌گردانی مردم از رژیم پهلوی بود که تحقق همه این آمال در مفهوم آزادی امکان‌پذیر است.
 
آزادی
آزادی یعنی برخورداری از حق انتخاب در همه عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و سلوک و رفتار فردی و عمومی. استقلال هم پیوند عمیقی با همین مفهوم دارد؛ این دو مکمل و مرتبط باهم هستند. استقلال هم به معنای داشتن حق زندگی بدون مداخله بیگانگان است. چیزی که در رژیم گذشته و زمان پهلوی نبود و موجب شده بود مردم احساس حقارت کنند، این وضعیت از زمان اشغال ایران در سال ۱۳۲۰ و پس‌ازآن، شکست نهضت ملی به بعد، روزبه‌روز در جامعه بیشتر شد. جامعه‌ای که آزادی و استقلال نداشته باشد دچار دو بلای بزرگ می‌شود، یکی استبداد و دیگری فساد؛ این دو از اصلی‌ترین موانع رشد و توسعه است. شاید به نظر بعضی چنین برسد که در اسلام، بیش از هر چیز بر مسئله عدالت تکیه و تأکید شده و آزادی به عنوان یک حق اساسی و عمومی در شرایطی تأمین می‌شود که عدالت پذیرفته‌شده باشد و عدالت یعنی اعطای حقوق مردم بدون تبعیض. این مطلب درستی است؛ ولی قرآن، درباره عدالت گفته است: لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ... ما رسولان خود را مبعوث کردیم تا مردم، عدالت را برقرار سازند. مردم زمانی قادر به انجام این مسئولیت هستند که بتوانند فکر کنند و تفکر نیازمند آزادی است. تنها با تحقق اصل آزادی است که مردم در همه عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حق انتخاب پیدا می‌کنند.
 به گمان من یکی از دلایل اقبال مردم به «جمهوری» مبتنی بر «اسلام» هم تضمین آزادی و استقلال بود که فکر می‌کردند بیش از سایر مدل‌های حکومتی می‌تواند این دو اصل را محقق کند. اتفاقاً امام (ره) هم بر قدرت و جایگاه مردم به ویژه در تشکیل و حمایت از نظام چه در وجه اسلامیت آن و چه در وجه جمهوریت تأکید زیادی داشتند. اساساً اصرار زیاد ایشان به برگزاری انتخابات و میزان بودن رأی مردم از همین منظر است.

استقلال 
روشن است که امروز هیچ مستشار آمریکایی و انگلیسی در ایران نیست و کشورهای بیگانه مانند گذشته در جزئیات امور کشور دخالت ندارند. امروز می‌توانیم بگوییم از نظر سیاسی کشور و دولتی مستقل و متکی به خود هستیم؛ اما از این استقلال باید به‌گونه‌ای بهره ببریم که مبتنی بر عقلانیت، حسابگرانه و هوشمندانه باشد تا منجر به انزوا و حصر خودخواسته ما در جهان نشود. مفهوم استقلال نزاع با دیگران نیست، البته باید همیشه آماده دفاع از منافع و امنیت ملی بود، لکن نباید به‌گونه‌ای عمل کرد که انگار ما توان تعامل با دیگران را نداریم. امروز استقلال معنایش با گذشته فرق کرده است. امروز استقلال باید مبنایی برای همکاری و همیاری حسابگرانه با همه کشورها بدون دخالت دیگران باشد.

 انتخابات
 یکی از اهداف مهم انقلاب و خواسته مورد تأکید امام، انتخابات و تحکیم قدرت مردم و جلوگیری از انحصار و تمرکز قدرت بود. در انتخابات اخیر مجلس، مشارکت مردم کاهش چشمگیری داشت. به نظر می‌رسد آن روند همچنان ادامه دارد، علت آن چیست و چگونه می‌توان این مسیر را اصلاح کرد. یکی از ثمرات آزادی این است که مردم بتوانند آزادانه در سرنوشت خود و جامعه مؤثر باشند. تأکید امام بر نظر مردم و برگزاری انتخابات به همین علت بود. اگر مشارکت مردم کاهش پیدا می‌کند باید علت آن را درست بشناسیم، چه چیزی آن‌ها را از شرکت در انتخابات منصرف نموده است؟ آیا همچنان مسیر انتخابات را در اصلاح امور و تعیین سرنوشت مؤثر می‌دانند؟ آیا گزینه‌های مطلوب خود را در انتخابات دیده‌اند؟  به نظر من هر اقدامی که در مسیر تضعیف جمهوریت و تکثرگرایی قرار گیرد، با اهداف انقلاب و مشارکت مردم همخوانی نخواهد داشت. حتی به امنیت ملی هم آسیب می‌زند. به مجلس فعلی نگاه کنید، یکدستی حاکم بر آن پویایی را از آن گرفته است. وضعیت فعلی مانند این است که ماشینی هشت یا دوازده سیلندر دارد اما شما فقط از یک یا دو سیلندر آن استفاده می‌کنید. طبیعی است این ماشین با دو سیلندر خوب کار نمی‌کند و فرسوده و ناتوان می‌شود. اکنون ما به چنین وضعیتی دچار شده‌ایم.
برگرفته از خبر آنلاین