کد خبر : 103445 تاریخ : ۱۳۹۹/۱۱/۴ - 00:07
ظریف در نشریه فارن مطرح کرد گام نخست بایدن برداشتن تحریم‌ها علیه ایران است

ستاره صبح-

ظریف در مقاله‌ای در نشریه فارن افرز نوشت: پنجره فرصت برای دولت جدید ایالات متحده تا ابد بازنخواهد بود. ابتکار عمل صرفاً بر عهده واشنگتن است. گام نخست دولت بایدن، باید تلاش برای جبران   و نه تلاش برای سوءاستفاده   از میراث خطرناک شکست حداکثری ترامپ باشد. دولت بایدن می‌تواند با حذف تمام تحریم‌های اعمال‌شده از زمان به قدرت رسیدن ترامپ و تلاش برای ورود دوباره و پایبندی به توافق هسته‌ای سال 2015، بدون تغییر مفاد آن‌که حاصل مذاکرات مشقت‌بار است، آغاز کند. به گزارش جماران؛ ترجمه فارسی مقاله منتشرشده از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در نشریه فارن افرز در پی می‌آید.

دولت جدید واشنگتن با انتخابی بنیادین روبروست
دولت جدید در واشنگتن با انتخابی بنیادین روبروست. دولت جدید می‌تواند مفروضات شکست‌خورده گذشته را کنار گذاشته و ارتقاء صلح و مودت را در منطقه دنبال کند. جو بایدن رئیس‌جمهور ایالات متحده می‌تواند با پایان دادن مؤثر سیاست شکست‌خورده «فشار حداکثری» ترامپ و بازگشت به توافقی که سلفش آن را ترک کرد، در مسیری بهتر گام گذارد. در آن صورت، ایران نیز به اجرای کامل تعهداتش ذیل توافق هسته‌ای بازخواهد گشت. اما اگر واشنگتن به جای این کاربر امتیاز گیری اصرار کند، این فرصت از دست خواهد رفت. برخی از سیاست‌گذاران و تحلیلگران غربی همچنان از «مهار» ایران سخن می‌گویند. اما بهتر است آن‌ها به یاد بیاورند که ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند در منطقه دغدغه‌های امنیتی، حقوق و منافع مشروعی دارد   درست مانند هر کشور دیگری. آن‌ها باید به جای تن دادن به این توهم کهنه که ایران نباید از حقوقی مشابه با دیگر کشورهای مستقل برخوردار باشد، اراده پذیرش آن دغدغه‌ها را داشته باشند. ما همواره به صراحت تمام بیان کرده‌ایم که به هر ابتکاری برای گفت‌وگوی منطقه‌ای که با حسن نیت طرح‌شده باشد، پاسخی مثبت می‌دهیم.
الگوی جدید
 ایالات متحده نمی‌تواند به‌سادگی خسارتی را که اقداماتش موجب شده، جبران کند. اما یک دولت جدید می‌تواند به یکی از خطاهای بزرگ دولت قبلی، یعنی خروج سال 2018 ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران، بپردازد. آن رئیس‌جمهور ایالات متحده تلاش کرد تا یک دستاورد دیپلماتیک چندجانبه بزرگ را از میان بردارد و بعد با آغاز کارزاری از جنگ آشکار اقتصادی، مردم ایران را هدف قرارداد تا عملاً ایران را به دلیل پایبندی به یک توافق مورد تأیید سازمان ملل متحد تنبیه کند. تحریم‌هایی که دولت ترامپ اعمال و باز اعمال کرده است، حتی واردات اقلام موردنیاز برای مقابله با همه‌گیری کووید-19 را هم تقریباً ناممکن کرده است. اما این دشواری‌ها، نه ما را به تسلیم واداشت، نه به فروپاشی اقتصاد ما منتهی شد و نه محاسبات راهبردی ما را دست‌خوش تغییر کرد. بلکه، فشار علیه ایران، نتایجی در تضاد کامل با آنچه در اصل مدنظر بوده به وجود آورده است. ترک توافق هسته‌ای از سوی ایالات متحده، یک چیز را ثابت کرد   اینکه امضای وزیر خارجه ایران، از امضای رئیس‌جمهور مبسوط الید ایالات متحده وزن بیشتری دارد. حتی اوباما هم نتوانست از تصویب تمدید ده‌ساله قانون تحریم‌های ایران در کنگره ایالات متحده ممانعت کند، که این نقض روشن همان توافقی بود که دولت او مذاکره کرده بود. بی‌اعتنایی ترامپ به تعهدات ایالات متحده   که نه‌فقط توافق هسته‌ای، بلکه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که این توافق را تأیید کرده بود را هم نادیده می‌گرفت   این احساس را تقویت کرد که ایالات متحده یک شریک غیرقابل اتکاست. بنابراین، ایران از ماهمی 2019، توانمندی‌های هسته‌ای خود را به میزان قابل‌توجهی افزایش داده است   اما این کار را در انطباق کامل با بند 36 توافق هسته‌ای انجام داده که به ایران اجازه می‌دهد «اجرای تعهداتش (ذیل توافق) را متوقف کند»، اگر طرف امضاکننده دیگر هم اجرای تعهداتش را متوقف کرده باشد. اگر دولت جدید ایالات متحده امیدوار است که جهت حرکت کنونی را تغییر دهد، باید فورا تغییر مسیر دهد.

چه باید کرد؟
دولت تازه‌وارد بایدن هنوز هم می‌تواند توافق هسته‌ای را نجات دهد، اما مشروط بر اینکه بتواند اراده سیاسی‌ای واقعی را در واشنگتن به منصه ظهور برساند تا نشان دهد که ایالات متحده حاضر است تا شریکی واقعی در تلاش‌های جمعی باشد. دولت باید با حذف نامشروع و کاملاً مؤثر تمام تحریم‌هایی که از زمان روی کار آمدن ترامپ اعمال، باز اعمال یا ذیل برچسب تازه درآمده‌اند، آغاز کند. در مقابل، ایران تمام تدابیر جبرانی را که پس از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای اجرایی کرده، به عقب بازخواهد گرداند.
امکان هیچ بازمذاکره‌ای وجود ندارد. ایالات متحده نمی‌تواند اصرار کند که «آنچه برای من است، برای من است و آنچه برای توست، قابل‌مذاکره است» و خواست خود را بر ایران تحمیل کند. منطقه خلیج‌فارس نیازمند یک سازوکار منطقه‌ای برای تشویق دیپلماسی و همکاری و کاستن از ریسک سوء محاسبه و منازعه است. کشورها می‌توانند با تدابیر اعتماد ساز دغدغه‌های خود را برطرف کرده، گلایه‌های خود را از طریق گفت‌وگو حل کنند و با مشارکت در تلاش‌های دارای منافع متقابل، مسائل مشترک را حل و از منافع جمعی حراست کنند. ابتکار صلح هرمز، پیش‌نویس آینده نیست   هر سازوکار دائمی‌ای باید به صورت جمعی توسط تمام قدرت‌های منطقه‌ای به دست آید. اما این طرح پیشنهادی، نمایانگر خواست ایران برای داشتن جامعه‌ای قدرتمند، باثبات، آرام و شکوفا از کشورها و عاری از تحمیل هامونی منطقه‌ای یا جهانی است.
غربی‌ها و خصوصاً آمریکایی‌ها، اگر می‌خواهند از اشتباهاتی که همواره درگذشته مرتکب شده‌اند، اجتناب کنند، باید درک خود از ایران و منطقه را اصلاح کنند. آن‌ها باید حساسیت‌های مردم منطقه، به خصوص کرامت، استقلال و دستاوردهای ملی آن‌ها را شناخته و آن‌ها را محترم شمارند.
در طول چهار سال گذشته، متأسفانه ما چندین بار در آستانه فاجعه قرار گرفتیم. ایران در طول این دوره، از خود خویشتن‌داری راهبردی به نمایش گذاشت، اما صبر ایرانی‌ها رو به پایان است و مصوبه‌ای که در ماه دسامبر در مجلس ما تصویب شد، به‌وضوح این را نشان می‌دهد: این قانون جدید، ایران را ملزم می‌کند تا اگر تحریم‌ها تا ماه فوریه برداشته نشوند، غنی‌سازی اورانیوم را افزایش داده و بازرسی‌های بین‌المللی را محدود کند.