کد خبر : 103352 تاریخ : ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - 00:04
سرمقاله آیا غنی‌سازی 20 درصدی به اجماع‌سازی علیه ایران منتهی خواهد شد؟

ستاره صبح-

روز دوشنبه دولت مصوبه مجلس را که قرار بود در بهمن‌ماه اجرا کند کلید زد و رسماً غنی‌سازی 20 درصدی اورانیوم را آغاز کرد. این موضوع واکنش‌های بین‌المللی به دنبال داشت و ایران بار دیگر تیتر رسانه‌های جهان شد. از یک‌سو برخی صاحب‌نظران معتقدند که آغاز غنی‌سازی 20 درصدی به وضعیت پرتنش منطقه ارتباط دارد و از سوی دیگر عده‌ای می‌گویند که ایران قصد دارد با این اقدام قدرت چانه‌زنی را قبل از آمدن بایدن بالا ببرد. اکنون پرسش اینجاست که آیا این اقدام در عمل نیز به تقویت موضع مذاکراتی ایران منجر خواهد شد یا اینکه به تقویت توان دولت بایدن در اجماع‌سازی علیه ایران منتهی خواهد شد؟ ضرورت این اقدام درحالی‌که سیگنال‌های مثبتی از جانب واشنگتن برای تهران ارسال می‌شود برای بسیاری از بازیگران درصحنه برجام قابل‌درک نیست. ضمن اینکه جریان‌های تندرو در آمریکا و منطقه نیز می‌توانند حول این اقدام ایران جوسازی کنند و موانع جدیدی پیش پای بازگشت بایدن به برجام و لغو تحریم‌ها قرار دهند. از همین حالا هم لابی‌ها و جریان‌های جنگ‌طلب در واشنگتن در فضای رسانه‌ای این‌گونه القا می‌کنند که ایران در برابر نرمش، تندروی می‌کند و به بایدن فشار می‌آورند تا از هرگونه نرمش و تعامل با ایران خودداری کند. از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که غنی‌سازی 20 درصدی اورانیوم اقدامی بازگشت‌پذیر است و دولت با انتخاب این  راه، تصمیم گرفته تا به فرایند عادی‌سازی شرایط با برخی اقدامات پیشنهادی تندروها مانند خروج از پروتکل الحاقی، لطمه وارد نشود؛ درحالی‌که آن پیشنهاد‌ها می‌تواند زمینه‌ساز طرح اتهامات ماندگار علیه ایران باشد و به عادی‌سازی شرایط لطمه وارد کند. نکته مهم دیگر این است که تیم سیاست خارجی جو بایدن یک تیم کاردان، حرفه‌ای و معتبر در این زمینه است و ازاین‌رو در اجماع‌سازی و بهره‌برداری از سازوکارهای بین‌المللی توانمند است؛ البته به همان اندازه که می‌تواند از سازوکارهای بین‌المللی علیه یک کشور استفاده کند، اهل مذاکره، تعامل و بده‌وبستان نیز هست. طبیعتاً انتخاب افرادی مانند آنتونی بلینکن و جیک سالیوان از سوی بایدن که منتقد سیاست فشار حداکثری دوران ترامپ بوده‌اند و نقش برجسته‌ای نیز در انعقاد برجام داشته‌اند، حاکی از این است که بازی میان ایران و آمریکا به صحنه دیپلماسی بازخواهد گشت. ازاین‌رو، تقویت بازوی سیاسی و دیپلماتیکِ ایران نیز در این شرایط از اهمیت بیش‌تری برخوردار خواهد بود. در این شرایط جریان‌های قدرتمند در آمریکا و منطقه خاورمیانه به دنبال استفاده از فرصت باقی‌مانده از دولت ترامپ هستند تا بازگشت بایدن به برجام و لغو تحریم‌ها را عملاً غیرممکن کنند؛ البته جریان‌هایی هم در داخل کشور هستند که بدون مشورت و اخذ نظر کارشناسی دستگاه دیپلماسی و اهل فن، دست به قانون‌گذاری‌ها و اقداماتی می‌زنند که برای دولت بایدن بهانه برای افزایش تنش ایجاد کند. بنابراین لازم است در ایران یک هماهنگی و همسویی میان نهادها ایجاد شود تا دستگاه دیپلماسی هم بتواند بااقتدار وارد میدان شود و هم مدام مجبور نشود وقت و توان خود را به خنثی‌ کردن تبعات اقدامات نسنجیده نهادهای دیگر مانند مجلس معطوف کند. ضمن آن‌که دستگاه دیپلماسی می‌تواند بلافاصله پس از روی کار آمدن بایدن، مواضع و نقشه راه خود را ارائه دهد و سکان تحولات را برای فرایند لغو تحریم‌ها در دست بگیرد.