ستاره صبح-
عادل فردوسیپور که دو دهه برنامه «نود» را اجرا کرده بود، ازنظر طول مدت دوام و اجرای برنامه، در ردیف مجریان مشهور دنیاست. درحالیکه در آمریکا با 328 میلیون نفر جمعیت، پربینندهترین برنامه تلویزیونی، 114 میلیون بیننده (حدود 34 درصد) دارد، عادل دهها میلیون بیننده را در جامعه 83 میلیونی ایران در بیست سال گذشته جذب کرده بود؛ بهگونهای که به گواه نظرسنجی ایسپا، 51 درصد مردم ایران مخاطب برنامه نود بودند. این برنامه رکورددار دریافت 7 میلیون پیامک بود. او همچنین با پرداختن به موضوع اعمالنفوذ سیاسیون و دولت در انتقال باشگاههای فوتبال، سیاسیترین برنامه ورزشی ایران را اجرا و پشت پردههای فوتبال، فسادها و بسیاری موضوعات دیگر را رمززدایی و افشا کرده است. اما شاید مهمترین کار عادل فردوسیپور، از منظر اجتماعی و فرهنگی، این بود که او رؤیای داشتن یک برنامه تلویزیونی بدون سانسور، تخصصی و افشاگر را به مردم هم منتقل کرد. برنامه نود از جنس فوتبال بود، اما به مردم این باور را قبولاند که میتوان چنین برنامههایی را برای سیاست، اقتصاد، جامعه، فرهنگ و دیگر موضوعات ساخت. بنابراین عادل، نهتنها شایسته حذف شدن نیست، بلکه به خاطر سهمش در فرهنگ عمومی و خلق امید و سرمایه اجتماعی، شایسته تشویق، تمجید و تحسین است. اما بهجای تشویقها، او مورد غضب برخی مدیران تلویزیون قرار گرفت و از رسانه ملی حذف شد. بنابراین میتوان گفت روز گذشته، فینال لیگ قهرمانان آسیا دو بازنده داشت؛ یکی تیم پرسپولیس بود که در زمینبازی فوتبال به حریفش باخت، و دیگری صداوسیما بود که در زمین رسانه به اینستاگرام باخت و باعث شد علاوه بر افزایش سهمیلیوننفری دنبال کنندگان صفحه اینستاگرام AFC، رکورد تعداد بینندگان لایو اینستاگرام در ایران هم شکسته شود. این موضوع بیانگر وجود انحصار در عرصه رسانه است. زیرا حدود دو دهه برای شکل گرفتن سرمایهای ملی مانند عادل فردوسیپور تلاش و زحمت صورت گرفته اما همه این تلاشها و زحمات با تصمیم یک مدیر جوان، یکشبه بر باد میرود. مدیران رسانه باید بدانند که آنها را برای صیانت از رسانه، حفظ مخاطب و جلب اعتماد عمومی در این سمت میگمارند، نه برای سوق دادن چند میلیون شهروند به سمت رسانههای خارجی. متأسفانه مدیران صداوسیما به جلب رضایت مردم فکر نمیکنند و در برابر سلیقه مردم هم پاسخگو نیستند. این وضع سبب شده نه عادل بتواند علائق و منافعش را دنبال کند و نه مردم بتوانند از عملکرد خوب عادل فردوسیپور بهرهمند شود. ضمن آنکه برنامههای بیکیفیت و چهرههای ضعیف هم بعضاً در تلویزیون دیده میشوند. درنتیجه به همین سادگی گروههایی از مردم جامعه ناراضی، افسرده و دلزده میشوند. بنابراین میتوان گفت حذف عادل فردوسیپور از تلویزیون نمادی از انحصارگرایی در رسانه، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه و... است.