کد خبر : 664392 تاریخ : ۱۴۰۳/۷/۱ - 01:42
نوشتاری از علی صالح‌آبادی– مدیرمسئول روزنامه ستاره صبح احساس‌گرایی، عقل‌گرایی، واقع‌گرایی احساس، عقل، خرد، تدبیر و واقع‌بینی در ذات و سرشت انسان‌ها نهفته است. همین موضوعات در مورد «تصمیم سازان» و «تصمیم گیران» در اداره کشورها وجود دارد. تجربه بشری و آنچه در دهه‌های گذشته در جهان، منطقه و ایران نشان می‌دهد و باعث سعادت و بهروزی یا بدبختی و فلاکت مردم شده ناشی از احساس، هیجان یا بهره گیری از عقل و خرد بوده است. مهم‌تر این که عده‌ای با ابراز وفاداری به‌نظام نفوذ کرده‌اند و ضربه زده‌اند.

1-جوامع بشری از حالت «توده‌وار» که یک یا چند نفر بتوانند توده‌ها را بسیج کنند عبور کرده، جامعه پرسشگر، شبکه‌ای و متفاوت از قبل شده و تحت تأثیر شعار و ایده آل گرایی نیست.

مردم دریافتند که برای زیست بهتر باید از عقل در برابر احساس بهره گیرند. این همان فرایند «واقع‌گرایی» و «واقع‌بینی» است که مردم به آن رسیده‌اند به همین دلیل در دور اول انتخابات حدود 60 درصد مردم به کاندیداهای اصولگرا نه گفتند و در دور دور دوم هم حدود 50 درصد مردم نیامدند و 26 درصد به پزشکیان رأی دادند. این یعنی عبور اکثریت از احساس، شعار و ایده آل گرایی. واقعیت‌ها نشان می‌دهد که سیاست‌های آرمانی نه‌تنها سودی برای ملت نداشته بلکه زیان هم داشته است، بنابراین آیا وقت آن نرسیده که این سیاست‌ها کنار گذاشته شود و از خرد جمعی در اداره کشور استفاده شود و در سیاست داخلی، خارجی و منطقه‌ای تجدید نظر شود؟

2-جنگ اسرائیل با حماس، حزب‌الله و گروه‌های محور مقاومت روز 15 مهر دوساله می‌شود. پرسش این است که هزینه – فایده این جنگ برای گروه‌های محور مقاومت و ایران چه بوده است؟ پاسخ به این پرسش واقعیت‌های پیدا و پنهان را آشکار خواهد کرد.

3-اسرائیل پروژه نفوذ را در کشورهای عربی، ایران و... در دستور کار دارد. «اشرف مروان»، داماد جمال عبدالناصر اسطوره جهان عرب جاسوس اسرائیل بود. این فرد باعث شکست ارتش‌های عرب در جنگ رمضان 1973 شد. این رژیم در سال‌های گذشته از طریق نفوذ توانسته در ایران، سوریه، عراق، لبنان عملیات خرابکارانه انجام دهد.

نکته قابل‌تأمل این است که این شبکه متلاشی‌ نشده و هر از چندی عملیات انجام می‌دهد و محور مقاومت وعده انتقام می‌دهد. پرسش این است که اگر عملیات خرابکاری مشابه گذشته تداوم یابد تکلیف انتقام‌های پی در پی چه می‌شود؟ وقتی انتقام گرفته شود، آن گاه جنگ آغاز می‌شود. آیا باید در تبه جنگ افتاد یا از آن فاصله گرفت؟ مردم ایران می‌خواهند زندگی کنند و جنگ را به ضرر زندگی خود می‌دانند.

4-پرسش این است که چرا «انور سادات» رئیس‌جمهور پیشین مصر، «ملک حسین» پادشاه اردن، «یاسر عرفات» چریکِ اسطوره‌ای فلسطینیان، بحرین، امارات، سودان، مراکش و ... به‌جای ادامه راه عبدالناصر که ریختن یهودیان در دریا بود، به مصالحه و صلح روی آوردند؟ این کشورها دریافتند که نابودی اسرائیل با توجه به عقبه آن و زرادخانه عظیمی که دارد شدنی نیست. این کشورها می‌پندارند نفعشان در پرهیز از جنگ و مصالحه است. پرسش این است آیا ایران و محور مقاومت می‌توانند از پس اسرائیل و عقبه آن برآین یا خیر؟

5-آنچه در غزه گذشته و می‌گذرد مصداق نسل‌کشی است. چرا کشورهای عرب به‌ویژه بشار اسد که بقایش را مدیون جمهوری اسلامی می‌داند سکوت کرده‌اند و حتی حاضر نیستند یک گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنند؟

واقعیت این است که کسی جلودار اقداماتی که اسرائیل در ایران، عراق، سوریه، لبنان، غزه انجام داد نیست و غرب حاضر نیست ترمز جنگ را بکشد.

انفجار پیجرها و بی‌سیم‌ها در لبنان عملیات پیچیده‌ای بود که جهان را دچار حیرت کرده است. ترور صالح العاروری (معاون حزب الله)، فؤاد شکر، ابراهیم العقیل و بیش از ده تن از فرماندهان حزب الله همراه وی باعث تضعیف حزب الله شده و نشان دهنده ایی واقعیت تلخ است که توارن قوا در منطقه به ضرر محور مقاومت و ایران تغییر کرده است. بنابراین اکنون وقت جنگ نیست. به نظر می‌رسد گام بعدی اسرائیل حمله زمینی به جنوب لبنان است و قصد دارد مثل آنچه در غزه انجام داد در لبنان هم انجام دهد.

هر اقدام تلافی جویانه‌ای که قرار است علیه اسرائیل صورت گیرد به توان تکنولوژیکی و عقبه آن باید توجه و آنگاه اقدام شود. مقامات سیاسی و نظامی بدانند که جنگ از حالت کلاسیک به حالت الکترونیک تغییر وضعیت داده است.