کد خبر : 591221 تاریخ : ۱۴۰۲/۱۱/۴ - 03:33
محمد اسلامیان کار، اقتصادان پیامدهای ناگوار افزایش قیمت ارز بر زندگی فرودستان ارز که گران می‌شود، رشد تورم و سیگنال به بازارها می‌فرستد و قیمت‌ها بالا می‌روند و بازارها ملتهب می‌شود. در چنین شرایطی دولت مجبور است برای کنترل نرخ‌ها و مبارزه با گرانی به‌ویژه در حوزه کالاهای اساسی، دست به واردات بزند. به‌این‌ترتیب هزینه‌های جاری افزایش پیدا می‌کند.

 

مردم که برای حفظ قدرت خریدشان، دارایی‌های نقدی خود را به ارز، طلا و سایر کالاهای سرمایه‌ای تبدیل می‌کنند، ناخواسته به التهاب بازارها دامن می‌زنند. این روند به افزایش تقاضا برای دلار و افزایش بهای آن می‌انجامد.

مشهور است که وقتی کالایی گران می‌شود، بازارش شیرین‌تر است. این موضوع اصل عرضه و تقاضا در اقتصاد است. همان‌طور که می‌بینیم به دنبال گران شدن ارز، طلا و سکه بازارها مملو از جمعیتی است که از هر سن و سال و جنسیتی به بازار هجوم می‌آورند تا به‌جای نگهداری پول، کالایی نگه دارند که ارزش آن در پی تورم از بین نرود و شاید افزایش یابد.

در این مقاطع بانک مرکزی زیر فشار دولت و منتقدان بخشی از دلارهای ذخیره‌شده خود را به بازار تزریق می‌کند تا از صعود نرخ ارز جلوگیری کند، اما در دوره اخیر این سیاست دیگر کارساز نخواهد بود چون عرضه در برابر تقاضای زیاد ناچیز است.

فروش نفت که منبع اصلی درآمد ارزی کشور است همچنان تحت تحریم قرار دارد. به دلیل فشار تحریم‌ها کشور توانایی فروش بیشتر نفت و یا بازگرداندن تمام ارز حاصل از فروش نفت به داخل را ندارد. میزان فروش نفت به دلیل تحریم‌ها شفاف نیست و مشخص نمی‌شود صادرات نفت با چه میزان تخفیفی همراه است.

افزایش نرخ ارز در شرایطی که ورودی ارز در کشور ثابت یا کاهشی است برای اقتصاد و جامعه پیامد ناگواری به دنبال دارد. دلار گران می‌شود، تورم رشد می‌کند، نرخ‌ها با شتاب افزایشی می‌شوند و مردمی که درآمدشان به آن نسبت افزایش نیافته با سختی معیشت دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

فقیر شدن جامعه یکی از عواقب گرانی ارز و افزایش تورم است شاید در نگاه اول نتوان بین مهاجرت و افزایش نرخ ارز ارتباطی برقرار کرد ولی با بالا نرخ ارز، افزایش تورم و التهاب در بازارها، ناامنی ایجادشده جریان سرمایه را به خروج از اقتصاد ملی تشویق می‌کند.

در هر دوره‌ای که تورم اوج گرفته مهاجرت سرمایه افزایشی بوده است. سرمایه‌گذاری یک مقوله بلندمدت است، هیچ سرمایه‌گذاری در یک اقتصاد پر نوسان حاضر به پذیرش ریسک سرمایه‌گذاری نیست. وقتی سرمایه احساس امنیت نکند، مهاجرت می‌کند. وقتی سرمایه‌گذار احساس می‌کند، نوسان شدیدی در قیمت‌ها وجود دارد که از بحث نوسانات ارزی ناشی است، قادر به سرمایه‌گذاری نیست. تورم، انتظارات تورمی و خروج سرمایه با افزایش نرخ ارز نسبتی مستقیم برقرار می‌کند.

اگر روند صعودی قیمت ارز در یک بازه زمانی بلندمدت و به‌طور پیوسته اتفاق افتاده باشد، اگرچه بر بازارها و اقتصاد اثرگذار است، اما به‌تنهایی ظرفیت بحران‌زا بودن نخواهد داشت. چون فضای اقتصادی و اجتماعی کشور می‌تواند با آهنگ این تغییر هماهنگ شود.

به تعریفی بالا رفتن یا پایین آمدن نرخ ارز در اقتصاد اتفاقی نادر نیست و رویدادی ناگزیر تلقی می‌شود. آنچه بحران‌زا است عدم توانایی بانک مرکزی در کنترل این نوسانات و عوامل مؤثر بر آن و غافلگیر شدن در برابر این التهابات است. جامعه برای هماهنگی با این تغییرات به زمان نیاز دارد پی‌درپی شدن دوره‌های افزایشی تأثیر اجتماعی و اقتصادی منفی به دنبال دارد.

اگر افزایش نرخ ارز ناشی از یک برنامه اقتصادی، کارشناسی شده باشد و یا از روند ناگزیر و طبیعی اقتصاد تبعیت کند، در دوره‌های افزایشی بودن نرخ ارز عوامل نابسامانی بازارها تا حد زیادی حذف خواهند شد اما وقتی این افزایش، در سایه رفتار منفعلانه دولت و بانک مرکزی و یا به دنبال رفتار جامعه ناشی از بی‌اعتمادی به آن‌ها باشد و یا از سیاست‌های خارجی و تنش‌های نظامی و... ناشی گردد، مشکلات و تبعات فراوانی در پی دارد و کنترل آن سخت خواهد بود.