ستاره صبح-
بسیاری از روزنامههای اصولگرا ازجمله کیهان، رسالت، صبح نو و... به انتشار نامه آیتالله سید محمد موسویخوئینی خطاب به رهبر انقلاب واکنش نشان دادند. حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشت روز این روزنامه با عنوان «آقای خوئینیها! از کجا دیکته شده بود؟!» نوشت: «آقای موسوی خوئینیها نامه سرگشادهای خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته و در آن به مسائلی اشاره کردهاند که اگرچه، با توجه به هوشیاری مثالزدنی ملت، درک میزان صحت آن به آسانی برای عموم مردم امکانپذیر است ولی نگارنده به دو علت، پرداختن به این نامه سرگشاده را ضروری تلقی میکند. اول؛ آنکه ایشان در صدر نامه نوشتهاند «مطالبی را در محضر ملت شریف ایران به استحضار عالی میرسانم» یعنی نگارنده نیز به عنوان یکی از آحاد ملت مخاطب نامه ایشان هستم و حق پرداختن به آن را دارم. دوم؛ اینکه نامه یاد شده همانگونه که در ادامه خواهد آمد، دقیقاً -تاکید میشود که دقیقاً-بازگویی آرزوهای برباد رفته دشمنان اسلام و انقلاب است و از این روی مخاطب نگارنده در این وجیزه، قبل از آنکه آقای موسوی خوئینیها باشد، دشمنان بیرونی نظام هستند که اصرار دارند نظر ایشان را به قاطبه مردم ایران نسبت دهند! که البته در اولین دقایق بعد از انتشار نامه، با آب و تاب به همین سو رفتهاند!
و اما، درباره نامه یاد شده گفتنیهایي هست.»
بیاعتقادی مردم
شریعتمداری ادامه داد و نوشت: «آقای خوئینیها خطاب به رهبر معظم انقلاب مینویسد: «در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود به گونهای روزافزون آسیب دیده و میبیند»! ایشان توضیح نمیدهد که این بیاعتقادی نسبت به اسلام و نظام و انقلاب است یا عملکرد برخی از مسئولان نظام؟! اگر بیاعتقادی نسبت به اصل نظام است، در مقابل دهها نمونه اخیر که مردم با حضور چند ده میلیونی خود بر وفاداری و اعتقاد راسخ خویش به اسلام و انقلاب و مخصوصاً رهبر انقلاب تاکید ورزیدهاند چه پاسخی دارند؟! مثلاً درباره حضور ملت از همه طیفها در سوگ سپهبد شهید سردار سلیمانی چه پاسخی دارند؟! ...»
عامل نابسامانیها
مدیرمسئول روزنامه کیهان نوشت: «بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی میرود که از عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت میکند»! باز هم توضیح نمیدهند کدام مدیریت کلان مورد نظر ایشان است؟! کدامیک از مسئولان نظام صدها وعده به مردم دادهاند که حتی به یکی از آنها نیز عمل نکردهاند؟! کدامیک از مدیران ارشد نظام هر روز یک دروغ تازه بر زبان آورده و حتی زحمت یک عذرخواهی خشک و خالی هم به خود ندادهاند؟!
خواستههای دشمنان
حسین شریعتمداری در ادامه یادداشت خود نوشت: «راستی جناب خوئينیها، برادران کدامیک از مسئولان بلندپایه و بهشدت تحت حمایت جنابعالی پروندههای فساد اقتصادی میلیاردها دلاری دارند؟ نمیدانید یا تجاهل میفرمایید؟! دستکم میدانید فرزندان کدامیک از همین قماش در کار عتیقه هستند و با سوءاستفاده از مسئولیت پدران خود بین ایران و اروپا و آمریکا هروله میکنند؟! یعنی شما از این موارد که همه عالم باخبرند، خبر ندارید؟! ... بهیقین برای تودههای عظیم مردم ایران و تمامی مسلمانان دلباخته انقلاب در سراسر جهان اسلام باعث افتخار است که امثال شما با مدیریت ایشان موافق نباشید و با شخصیت برجستهای که طی سه دهه پوزه دشمنان را به خاک مالیده و از جان و مال و ناموس مردم حفاظت کرده است مخالف باشید. شخصیتی که حتی دشمنان تابلودار هم علیرغم کینههای دیرینه نمیتوانند توانمندی و دهها خصوصیت برجسته و بینظیر ایشان را نادیده بگیرند. ... انتظار از خوانندگان آن است که یکبار هم که شده نامه آقای خوئینیها را بخوانند و اگر فقط یک نکته -تأکید میشود که فقط یک نکته- از آن را با خواستههای رسماً اعلامشده آمریکا و اسرائیل متفاوت یافتند، نگارنده را هم بیخبر نگذارند.»
مخاطب اشتباه
البته فقط کیهان نبود که به انتشار این نامه واکنش نشان داد. مسعود پیرهادی، سردبیر روزنامه رسالت در یادداشتی با عنوان «مخاطب نامه را اشتباه گرفتهاید» که در صفحه اول این روزنامه منتشر شد، نوشت: اصول شصتم، صدوسیزدهم و صدوبیست و دوم که بهصراحت، اعمال قوه مجریه را جز در موارد خاص از طریق رئیسجمهور و وزرا میداند؛ مسئولیت اجرای قانون اساسی را بر عهده رئیسجمهور میگذارد. فلذا مسئول اصلی و مخاطب بایدها و نامه را اشتباه انتخاب کردهاید. ... {شما} یک روز جلودار انقلابیون جوان در تسخیر سفارت آمریکا و روز دیگر از سردمداران بازگشت از مسیر تقابل با غرب بودید و نگران معرفی چهرهای غیر صحیح از اسلام به جهانیان گشتید. این تناقض آشکار را چگونه پاسخ میدهید؟ ... {مردم} نمیگذارند این کشور به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، همانطور که در فتنههایی که صحنهگردانشان بودید نگذاشتند. ... تجربه چهلساله انقلاب اسلامی، نشان داده که هر که از ولایت فاصله میگیرد، بدعاقبت میشود؛ شما هم بهجای نامهنگاریهای توأم با سیاستبازی، اگر حقیقتاً دلسوزید، مخاطب گفتههای خود را درست بیابید و با ارائه راهکار، در کنار مردم بایستید.»
به دنبال قدرت
همچنین روزنامه صبح نو، دیگر روزنامه اصولگرا در گزارشی با عنوان «سیاهبازی مرد خاکستری»، بابیان اینکه «موسویخوئینیها، از چهرههای مرموز جبهه اصلاحات، برای بازیابی آبروی خود به دنبال حمله به حاکمیت است» نوشت: «اصلاحطلبان بهجای پاسخگویی نسبت به عملکرد هفتساله اخیر خود، این روزها به دنبال سلب مسئولیت از خود ازیکطرف و متهمکردن نهادها و افراد غیراجرایی و ناظر هستند. این درحالی است که دولت و مجلس تحت تسلط آنها، مسئول ردیف اول بحرانهای اقتصادی در کشور هستند. سؤال اینجاست که جریان اصلاحات برای چه مقصدی، اینچنین سیاست فرافکنی را دنبال میکنند؟» نویسنده این گزارش در بخش دیگری نوشت: «اگر قرار بر نامهنگاری و مطالبه گری باشد، این مردم هستند که باید به امثال موسویخوئینیها بهعنوان پدرخواندگان جناح چپ، عریضه بنویسند و از او برای حمایت بیچونوچرا از حسن روحانی در دو انتخابات 92 و 96 سؤال بپرسند.» نویسنده همچنین ادامه داد: «چپ سنتی و در رأس آن موسویخوئینیها با رجعت به اصل رادیکالیِ دهه 60 خود، میکوشند ضمن ارائه تصویری همراهانه با مردم[در قالب با دست پس زدن به ساحت قدرت] در آیندهای نزدیک مشخصاً در انتخابات ریاستجمهوری بعدی، قدرت را با پا پیش بکشند.» همچنین کیان عبدالهی فعال رسانهای در توییتر نوشت: «خلاصه نامه موسوی خوئینیها به رهبر انقلاب: ما و دوستانمان 40 سال هرکاری از دستمان برمیآمد برای نابودی ملت انجام دادیم؛ دیروز که چپ بودیم از آنسوی بام وسپس از اینسوی بام افتادیم؛ الان بامی باقی نگذاشتهایم؛ شما بیا و اوضاع را درست کن.»