ستاره صبح-
برای آنکه ایدهام را عملی کنم، سادهترین راه این بود که از اطراف خودم شروع کنم؛ از دوستانی که میدانستم عمدتاً مخاطبهای جدی و پیگیر سینما هستند و حتماً آثار اصغر فرهادی را دیدهاند. پس در صفحه شخصیام فراخوانی دادم و از آنها خواستم تا اولازهمه بگویند از بین آثار فرهادی، کدامیک را بیشتر دوست دارند و بعد برایم توضیح بدهند که تماشای این آثار چه دستاوردی برایشان داشته است. برخلاف تصور اولیهام، جوابهایی که دریافت کردم، بهکلی باهم متفاوت بود و هرچه گذشت مطمئنتر شدم که دست روی ایده خوبی گذاشتهام. حالا برویم تا ببینیم این دوستان درباره اصغر فرهادی چه گفتهاند.
محمدعلی، کارشناسارتباطات
محمدعلی که «دربارهالی» را بیش از سایر آثار فرهادی میپسندد، معتقد است که قلم فرهادی آدم را مبهوت میکند. او لایههای مختلف فیلمنامههای فرهادی را حیرتانگیز میداند و میگوید به زعم او فرهادی «نولان» خاورمیانه است! از محمدعلی میخواهم منظورش را بیشتر توضیح دهد و او با بیان مثالهایی میگوید که کاراکترهای «دربارهالی» یا «جدایی» یا «چهارشنبهسوری» هرکدام نماینده یک قشر از جامعه هستند و همین برایش بسیار جذاب است. به نظر او فرهادی سبک جدیدی را هم به سینمای ایران آورده که کارگردانان جوانی نظیر سعید روستایی و حتی محمدحسین مهدویان الان بهخوبی از آن سبک استفاده میکنند. او در صحبتهایش به این نکته هم اشاره میکند که فرهادی در «دربارهالی» گره و کشمکش مهم جامعه ما در مناسبات اجتماعی را خیلی خوب به تصویر کشیده است؛ کشمکش ناتمامی بر سر اینکه بالاخره جامعه به سنتها و ارزشها پایبند باشند یا اینکه بهروزتر و مدرنتر شود.
سوگند، معلم دبستان
سوگند از بین فیلمهایی اصغر فرهادی کارگردانی کرده «چهارشنبهسوری» و «دربارهی الی» را خیلی دوست داشته است. او در توضیح این موضوع میگوید که «چهارشنبهسوری» را شاید به این خاطر دوست داشته که جزء اولین فیلمهای خوبی بوده که دیده و شرایط فیلم و اتفاقات آن برایش خیلی جذاب بوده است. سوگند در توضیح انتخاب «درباره الی» بهعنوان یکی از فیلمهای موردعلاقهاش از سینمای فرهادی هم اینگونه توضیح میدهد: من در درجه اول عاشق سبک فیلمبرداری این فیلم شدم و بعد محتوا و داستان آن. او میافزاید: به نظرم نوع فیلمبرداری «درباره الی» بهطور کامل حس درماندگی و سردرگمی را به بیننده منتقل میکرد. سوگند که همه فیلمهای اصغر فرهادی را دوست دارد، به من میگوید که به نظرش لازم است فیلمهای بیشتری در این سبکها و با موضوع مشکلات جامعه که واقعاً تعدادشان کم هم نیست ساخته شود؛ چون حتی اگر یک نفر را هم آگاه کند، بهخودیخود بسیار ارزشمند است. او البته در نقد آثار فرهادی از نگاه خودش هم اضافه میکند: تنها چیزی که در فیلمهای فرهادی دوست ندارم پایان بیشازحد باز فیلمهاست؛ البته با توجه به چند فیلم اخیر فیلمساز به نظر میرسد که این سبککاری فیلمهای اوست، اما ترجیح میدادم کمی چارچوب مشخصتری داشته باشد. او همچنین در صحبتهایش میگوید که احساس میکند کارهای اخیر فرهادی اندکی تکراری شدهاند.
سروش، بازرس استاندارد
انتخاب سروش از بین فیلمهای فرهادی «فروشنده» است. سروش جذابیت سینمای فرهادی را در این نکته میداند که به عقیده او همیشه یک نفر (فرهادی) هست که میتواند او را خیلی زیاد غافلگیر کند. او میگوید باوجود اینکه حین تماشای فیلم منتظر یک اتفاق ویژه هستی، اما او بازهم غافلگیرت میکند! ازنظر او جدا از این مسائل، درسها و پیامهایی هم که فرهادی در فیلمهایش میدهد جالب است؛ وقتی از او میخواهم مثالهایی در این رابطه برایم بیان کند، از فیلم «دربارهالی» پیام فدا کردن یک آدم و آبرویش به خاطر راحتی خود افراد را مثال میزند. از سروش پرسیدم در فیلم موردعلاقهاش از فرهادی چه پیامی دریافت کرده و او اینگونه پاسخ داد: مهم نیست چه کسی باشی و چه جایگاهی داشته باشی؛ مسائل ناموسی در جامعه ما بسیار اهمیت دارد. حتی شهاب حسینی با سبک زندگی و فرهنگ یک معلم که شخصیت آرامی هم دارد، وقتی در آن شرایط خاص قرار میگیرد، از کوره در میرود و در گوش پیرمرد خطاکار میزند.
زهرا، دانشجوی بیوتکنولوژی
«دربارهالی» فیلم موردعلاقه زهرا از بین آثار فرهادی است؛ علاقه وافری که خودش اینگونه توصیف میکند: حتی اگر 2600 دفعه هم این فیلم را ببینم، ذرهای از جذابیتش برایم کم نمیشود! مؤلفه جذابیت آثار فرهادی برای زهرا، رئال بودن این آثار است؛ او میگوید هر زمان که «دربارهی الی» را تماشا میکند، حس میکند که به تماشای یک زندگی واقعی نشسته است، گویی در حال تماشای یک مستند است. البته او این حس را در مورد اثری مانند «فروشنده» کمتر داشته و میگوید میزان طبیعی بازی کردن بازیگران کمی اگزجره است. وقتی از او میپرسم چرا چنین احساسی داشته، حدس میزند که شاید به این دلیل باشد که وقتی «دربارهی الی» اکران شد، فیلمهایی با این سبک در سینمای ایران کمتر بوده و همین باعث شده که آن فیلم برایش بهیادماندنیتر باشد؛ اشارهای به نوآوری فرهادی در سینما. او البته بر این باور است که هر چه به جلوتر آمده، علاقهاش به فیلمهای فرهادی کمتر شده ولی دلیل این موضوع را نمیداند؛ او در مثال حرفش میگوید «گذشته» به نظرش خیلی دوستداشتنیتر از «فروشنده» بوده است. زهرا منکر این نکته هم نمیشود که فیلمهای فرهادی، در زمان اکران بین همهی قشرها و گروهها بسیار محبوب بودهاند و در تکمیل این حرف، به خاطر میآورد که «چهارشنبهسوری» از فیلمهای موردعلاقه مادرش بوده است. او صحبتهایش را با ذکر این جمله به پایان میرساند که حال و هوای فیلمهای فرهای همیشه او را به یاد آثار سینمای فرانسه میاندازد.
سعید، کارشناس علوماجتماعی
سعید، اگرچه از بین فیلمهای فرهادی فقط «جدایی نادر از سیمین» را دیده، اما به یاد میآورد که اکران همزمان این فیلم با «اخراجیها» در سینماهای ایران همزمان بوده است. به عقیده او تقریباً میشد یک نوع برداشت طبقاتی از دو فیلم داشت؛ «اخراجیها» یک فیلم هجو مرتبط با طبقهای از جامعه بود که سرمست از قدرت مذهبی یا اجتماعیشان، میتوانستند هرچیزی را به سخره بگیرند. سعید ادامه میدهد که «جدایی» فرهادی ازنظر او بازنماییِ درد طبقه متوسط شهری بود. طبقه متوسط شهری در آن دوره از دروغ عاصی شده بود و تنها چیزی که برایش مانده بود اخلاق بود. او میگوید در این فیلم، پیمان معادی بهعنوان نماینده اصلی طبقه متوسط شهری، بین دروغ گفتن و دروغ نگفتن مانده بود و در انتها قبول کرد که دروغ گفته و حاضر شد که بهایش را هم پرداخت کند؛ دقیقاً سرنوشت طبقه متوسط شهری از بعد از انقلاب بود تا سال ۸۹. سعید شخصیت مقابل پیمان معادی، یعنی شهاب حسینی را هم نماینده قشری میداند که خیلی چیزها را تخریب کرده بودند؛ او آمده بود تا به هر قیمتی، بر اساس دروغ زنش، زندگی یک شهروند طبقه متوسط شهری را به آتش بکشد. سعید، نگاه متفاوتش را با این جمله به پایان میرساند: بااینکه «جدایی» اصلاً در نگاه اول سیاسی نبود، ولی فیلمی بهشدت سیاسی بود!
امیرحسین، منتقد سینما
وقتی از امیرحسین که قبلاً نقدهای بسیاری از او خواندهام، میپرسم کدام فیلم فرهادی را بیشتر دوست داشته، او «چهارشنبهسوری» را انتخاب میکند. او در توضیح انتخابش، یکی از مهمترین دستاوردهای فرهادی را بازآفرینی گونهای از ملودرام میداند که از سالیان گذشته و در نمونههای درخشانی از کلاسیکها ازجمله «ربکا»ی هیچکاک، مثالش را دیده بودیم و آنهم گونهی ملودرام «زن بدبین» است. امیرحسین میگوید: فرهادی با بداعت تمام و البته حفظ گنجایشهای فرهنگی خودمان همراه با آن وجههی رئالیستیاش، اینگونه ملودرام را در «چهارشنبهسوری» به نمایش درمیآورد. کاری که برای اولین بار اینچنین جدی و پرقدرت انجام گرفت. از نگاه او، شخصیت زن فیلم (با بازی هدیه تهرانی) دقیقاً در جایگاه پارانویای زن نابهجاست؛ زنی که موقعیتش در مقابل همسرش درخطر است و گمان میکند که همسرش دارد به او خیانت میکند و در پایان برخلاف اکثر نمونههای اینگونه ملودرام متوجه میشویم که درست فکر میکرده. امیرحسین البته تأکید میکند که بداعت فرهادی و مغایرتش با نمونههای کلاسیکی چون آثار هیچکاک و لانگ این است که وحشت گوتیکگونه قلابی که متعلق به اینجا نیست را به اثر تزریق نمیکند و در بسط رئالیستیِ منطق روایت که بر محور زن میگردد، پیش میبرد. او که «چهارشنبهسوری» را بهترین اثر فرهادی تا امروز میداند، اضافه میکند: در سایر فیلمهای او لحظات درخشانی وجود دارد، بهخصوص در «دربارهی الی»، اما «چهارشنبهسوری» یک کلِ درخشان و فرمش درنهایت بلوغ است.
مهنوش، هنرجوی تئاتر
در میان آثار فرهادی «دربارهی الی» انتخاب مهنوش است؛ او در توضیح علت انتخابش میگوید: در سینمای ایران بخش زیادی از فیلمها در دو ژانر درام و کمدی ساخته میشود و این فیلمها غالباً دارای موضوعات و سبکهای مشابه و تکراری هستند؛ اما از جذابیتهای تماشای «دربارهالی» برای مهنوش، زندگی در قالب فردیست که با آن همزادپنداری میکند. او همچنین میگوید در فیلمهای فرهادی علاوه بر لوکیشنهای بهجا، نحوه فیلمبرداری همفکر شده است و درمجموع کارگردانی آثار پخته و جاافتاده است؛ او ضمناً اضافه میکند که ما میتوانیم بهراحتی برای پیدا کردن خود در میان کاراکترها جستوجو کنیم، همچنین این فرصت ایجاد میشود که برای سرانجام خود نیز تصمیم بگیریم. همین باعث میشود که به نظر مهنوش، هر بینندهای بتواند بارها فیلم را ببیند و برای خود تفاسیر گستردهای در نظر بگیرد.
میعاد، مدرس زبانانگلیسی
میعاد، دوست دیگری است که از او فیلم موردعلاقهاش از بین آثار فرهادی را میپرسم، او هم «چهارشنبهسوری» را انتخاب میکند. به نظر میعاد، یکی از منحصربهفردترین ویژگیهای سینمای فرهادی پیروی از سبک رئالیسم و نمایش سبک زندگی واقعی در فیلمهایش است. او میگوید فرهادی باعث ایجاد موج نویی در بازیهای زیرپوستی و کاملاً طبیعی و همچنین پایانبندی باز فیلمنامهها در سینمای ایران شده است. فیلمهای فرهادی به نظر میعاد بهراحتی با عموم مخاطبان ارتباط برقرار میکند و در عین هنری بودن، از موفقیتهای تجاری هم بهره برده است. ازلحاظ فرمی حداقل کردن کاربرد موسیقی متن در فیلمهای فرهادی برای او جالب به نظر میرسد و ازلحاظ محتوایی هم معتقد است فیلمنامههای فرهادی همیشه سعی بر نشانه گرفتن بخش اعظم جامعه، با تأکید بر قشر متوسط دارد. میعاد به فرازوفرودهای همیشگی فیلمهای فرهادی هم اشاره میکند و در توضیح حرفش، «فروشنده» را به خاطر میآورد که در زمان اکران، هیچکس در سالن سینما بعد از دو ساعت احساس خستگی نمیکرده است.
مهلا، دانشجوی طراحیلباس
مهلا از میان آثار فرهادی «دربارهالی» را بیشتر میپسندد و جذابیت سینمای فرهادی برایش نحوه شخصیتپردازی، یا آنگونه که خودش تأکید دارد، نگاه به انسانها، بهدوراز قهرمان سازی است. مهلا تمام شخصیتهای اصلی و فرعی فیلمهای فرهادی را آدمهای عادی و قابلباوری میداند که دروغ میگویند، پنهانکاری میکنند، عاشق میشوند، دعوا میکنند و... . به عقیده او این ویژگی باعث همزادپنداری بیشتر مخاطب باشخصیتها میشود. ویژگی جذاب در فیلمهای فرهادی از نگاه مهلا، به چالش کشیدن انسانهایی است که خود را مدرن میپندارند، اما در جامعهای سنتی اسیر هستند. ویژگیای که او در «دربارهالی» بهراحتی قابلمشاهده میداند. او تأکید میکند که فرهادی همیشه قضاوت را به عهده مخاطب میگذارد؛ چراکه مخاطب در طول داستان آنقدر باشخصیتهای ملموس داستان همزادپنداری کرده که بتواند تصمیمگیری را به عهده داشته باشد.
سارا، دانشآموز کنکوری
سارا که این روزها برای کنکور خودش را آماده میکند، انتخابش از بین آثار فرهادی «فروشنده» است. به نظر سارا، مشابه شدن موضوعات و فضای اغلب فیلمها سبب شده تا محوریت داستان برای مخاطب واضح و تا حدی قابل حدس و گمان باشد؛ به همین علت او ترجیح میدهد فیلمهایی را تماشا کند که علاوه بر ساختار قوی، بتواند فضای متمایزی نسبت به سایر کارها برایش رقم بزند. از این نظر، فیلمهای اصغر فرهادی جزء معدود انتخابهای اوست؛ فیلمهایی که ساختاری قوی دارند و حتی به جزئیترین موارد هم مسلطاند. در نگاه سارا، فیلمهای با پایانهای عموماً باز فرهادی، ذهن مخاطب را به تلاش برای چیدن جزئیات ادامه داستان تشویق میکنند و باعث میشوند تا ساعتها پس از اتمام فیلم شخص در ضمیر ناخودآگاهش به دنبال طرحی برای پایان سرنوشت اجزا و شخصیتهای فیلم بگردند. نگاه مردمی و ملموس به مسائل اجتماعی دیگر عاملی است که به نظر او سبب میشود بتواند ارتباط بهتر و تأملبرانگیزتری با محتوا داشته باشد.
سجاد، برنامهنویس
وقتی به سراغ سجاد میروم و از او فیلم موردعلاقهاش از آثار فرهادی را میپرسم؛ او «گذشته» را انتخاب میکند. به نظر سجاد، اصغر فرهادی نگاهی نو به سینما ارائه داد، نگاهی که حتی بسیاری از فیلمسازان جهان را نیز تحت تأثیر قرار داد. او در توضیح حرفش میگوید سینمای فرهادی نه درباره بورژوازی هالیوودی است و نه درباره فقر نئورئالیستی، سینمای او قشر متوسط مردم جامعه است، یا به عبارتی قشر خود بیننده! به عقیده سجاد، همین هم شاخصه مهم سینمای اوست، او درباره مخاطب خود فیلم میسازد نه برای مخاطب. سینمای او واقعیتر از هر فیلمی است با این تفاوت که فن و حرفه فیلمسازی در این حقیقت درهمتنیده است. او ادامه میدهد: فرهادی در داستانپردازی چندلایه استاد است، یک ویژگی بارز کارهای او رازهایی هستند که درگذر زمان در فیلم سر باز میکنند. سجاد صحبتهایش را با این جمله خاص به پایان میرساند: فرهادی قطعاً در جرگه بزرگترین فیلمسازان تاریخ نیست، اما در گروه بهیادماندنیها هست!
محمد، کارشناس ادبیاتنمایشی
محمد باوجود کسب افتخارات جهانی «جدایی» و «فروشنده»، «همه میدانند» را اثر موردعلاقهاش از کارهای فرهادی معرفی میکند. او دلیل انتخاب این فیلم را پرداخت و کارگردانی با زاویه دیدی متفاوت نسبت به تمام آثار میگوید و درعینحال تأکید میکند که فرهادی بهعنوان یک سینماگر ایرانی در این فیلم با کمترین خطا موفق شده داستانی در بستر شهری کوچک در اسپانیا خلق کند و ریزترین آداب و رفتار آن مردم را به نمایش بکشد؛ کاری که فرهادی در آن تبحر بالایی دارد. محمد ادامه میدهد که فرهادی هر قسمت اثرش را چه کوچک و چه بزرگ، موردبررسی کامل قرار میدهد بهگونهای که تماماً به سمت رئال بودن آن میرود. به نظر او، این فیلمساز ایرانیِ برنده دوجایزه اسکار، توانسته به زیباییِ خالقگونهای بامطالعه در ذرهذره بخشهای آثارش، از بازیگران تا اکسسوار و صحنه و تمامی موارد دخیل برای ساخت یک سکانس؛ به آنها قدمت و تاریخچهای کامل با زوایایی صیقل یافته بدهد تا آثاری بینقص و باورپذیر خلق کند. به نظر محمد، فرهادی میداند که چهکار میکند و برای تکتک قدمهایش برنامهریزی دقیق و فکری کامل دارد که این را میتوان دلیلی بر توانا بودن او دانست؛ موضوعی که دلیلی برای خود او هم شده تا فیلمسازی را شروع کند.