ستاره صبح-تحریم دکتر محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران توسط آمریکا، رجعت و بازگشت به دوران قبل از پیمان وین و قبول امنیت دیپلماتیک برای فرستادگان کشورهای مختلف نزد کشور میزبان است.قبل از آن کشورهای قدرتمند اروپائی که عمده آنها بریتانیا، فرانسه، پروس هان گری و عثمانی و روسیه تزاری بودند، طی یک سال رفتوآمد به وین، سرانجام در سال 1815 پیمانی را به امضا رساندند که از آن به بعد مسائلشان را با گفتگو حل کنند و نمایندگانی را بهسوی طرف مقابل اعزام دارند، از مصونیت برخوردار باشند و کسی متعرض آنان نشود و لطمهای به آنان و اموال و همراهان و محل اقامت آنان وارد نیاورد. این تاریخ بهعنوان آغاز دوران دیپلماسی طلائی نامیده میشود که عملاً تا سال 1914، یعنی شروع جنگ اول جهانی، حداقل بهظاهر، مورداحترام قرارگرفته و از ناحیه کشورهای عضو رعایت میشود.با تشکیل جامعه ملل در ورسای فرانسه، مفاد این پیمان مورد تأکید قرار میگیرد، هرچند، چندان زمینه اجرائی نمییابد، با تشکیل «سازمان ملل متحد» پس از جنگ دوم جهانی که متعاقب ورود امریکا به جنگ و نیز ایفای نقش فعال درصحنه روابط بینالملل (1945) و همچنین قبول میزبانی سازمان تازه تأسیس توسط ایالاتمتحده امریکا است، بهموجب قرارداد و توافقی که فیمابین سازمان ملل بهعنوان نهاد بینالمللی تازه تأسیس و ایالاتمتحده امریکا در اکتبر 1947 منعقد میشود، استقلال عمل سازمان به رسمیت شناخته میشود و کشور میزبان میپذیرد که در امور سازمان و رفتوآمد دیپلماتها و هیئتهای دیپلماتیک دخالت نکند و ویزای سازمان ملل جدای از ویزای امریکا تلقی شود.این توافق مطابق معیارهای تعیینشده که قوانین بینالمللی تلقی میشود تا سالهای روی کار آمدن آقای ترامپ به رسمیت شناخته میشد و احترامات لازم برقرار بود، اما آقای ترامپ در راستای اجرای شعار «اول امریکا» به بسیاری از تعهدات دوجانبه و چندجانبه و بینالمللی ایلات متحده امریکا پشت کرده و با خروج از «پیمان آب و هوائی پاریس» و نقض «پیمان نفتا» و خروج از «یونسکو» و تعهدات نظام «حقوق بشر» و ... عملاً نظام بینالملل تحت حاکمیت سازمان ملل را دچار دگرگونی نموده و حالا هم با زیر پا نهادن تعهدات مربوط به امنیت دیپلماتیک وزیر خارجه ایران، گام دیگری در راستای بر هم زدن امنیت بینالملل و حاکمیت هرجومرج ناشی از خودمختاری و اعمال سلیقه شخصی در روابط بینالملل برداشته است. اینکه چرا اقدام به چنین حرکتی نموده است، پاسخش ساده است؛ دلیل آن ترس از توان دیپلماسی دکتر ظریف است.چرا؟ برای اینکه او دیپلماتی قوی و کاربلد است که محیط امریکا را خوب میشناسد و از ابزارهای دموکراسی آمریکایی و رسانههای ارتباطجمعی امریکا خوب بهره میبرد و اقدامات تبلیغی آنان را خنثی نموده و یکتنه حریف همه فضاسازیها و ایران هراسیهای جناح تندرو حاکم بر امریکا شده است.نکته قابلتأمل اینکه منتقدین و دلواپسان داخلی که شبانهروز بر طبل تضعیف ظریف میکوبند و در محیطهای مجازی از واردکردن هر ناروائی به او دریغ نمیکنند تا جایی که با صرف سرمایههای میلیاردی سریال «گاندو» میسازند و از رسانه ملی پخش میکنند؛ با این اقدام نقطه قوت نظام و دولت را به نقطهضعف تبدیل کنند. باید از ملت ایران شرم کنند که اینچنین سرمایه ملی را هدف قرار ندهند و دست از کینه بردارند و اجازه دهند مردم طعم موفقیتها و دستاوردهای بزرگ ملی را که به یمن تلاشهای وزیر خارجه و دولتمردان صادق و پاک دست و کار بلد حاصل میشود را بچشند./
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/news/detail/20733