مرور پرونده هستهای ایران، برجام و مصوبه هستهای مجلس
ستاره صبح-ایران در سال ۱۳۳۷ به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی درآمد و در سال ۱۳۴۷ پیمان منع گسترش و تکثیر سلاحهای هستهای (انپیتی) را امضا کرد. پسازآن از سال 1353 فرایند ساخت نیروگاه اتمی بوشهر توسط آلمانیها آغاز شد اما با وقوع انقلاب متوقف شد و به دلیل جنگ تحمیلی متوقف ماند، اما باز در دهه 70 دوباره از سر گرفته شد. در دهه 80 گروهی از مخالفین خارج از کشور مدعی فعالیت پنهانی هستهای توسط ایران شدند. این موضوع در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی توسط تیمی متشکل از وزیر امور خارجه (کمال خرازی) و دبیر شورای عالی امنیت ملی (حسن روحانی) در مذاکرات سعدآباد، بروکسل و پاریس پیگیری شد و دولت اصلاحات که سیاست تعامل با جهان را در دستور کار داشت، با اثبات صلحآمیز بودن فعالیت هستهای توانست از ارجاع پرونده کشور به شورای امنیت جلوگیری کند. اما در دو دولت محمود احمدینژاد که سیاست تقابل با جهان را داشت، ورق برگشت و شش قطعنامه 1696، 1737، 1747، 1803، 1835 و 1929 توسط شورای امنیت (که روسیه و چین هم پای آن را امضا کردند) و همچنین تحریمهایی از سوی اتحادیه اروپا، کاخسفید و کنگره آمریکا علیه ایران اعمال شد و ایران ذیل بند هفت منشور ملل متحد قرار گرفت که تهدید علیه صلح و ثبات جهانی معرفی میشد و کشور را زیر سایه جنگ قرار داده بود، اما احمدینژاد این قطعنامهها را «کاغذپاره» میخواند و در آذر 1387 خطاب به غربیها گفت: «آنقدر قطعنامه بدهيد تا قطعنامهدانتان پاره شود» (نقل از انتخاب). پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و انتخاب مجدد گفتمان تعامل با دنیا توسط مردم، تیم دیپلماسی دولت «تدبیروامید» با تلاشهای محمدجواد ظریف حدود 23 ماه به مذاکرات فشرده و نفسگیر با ۶ قدرت جهانی پرداخت و سرانجام در روز ۲۳ تیر ۱۳۹۴، آمریکا، انگلیس، روسیه، چین، آلمان و فرانسه توافق کردند تا در قالب معاهده «برجام» حقوق هستهای ایران را به رسمیت شناخته و تحریمهای جهانی علیه ایران را ملغی کنند و در قالب قطعنامه 2231 شورای امنیت، 12 قطعنامه شورای حکام و شش قطعنامه شورای امنیت را لغو و بلااثر کنند و نام ایران از ذیل فصل هفت منشور ملل متحد خارج شد. ایران هم متعهد شد برای اعتمادسازی در سطح بینالملل اقدامات متقابلی انجام داده و سطح همکاریهای خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی گستردهتر کند. درنتیجه برجام به یکی از مهمترین توافقهای بینالمللی در تاریخ ایران تبدیل شد. سپس در روز ۲۳ مهر 1394 نمایندگان مجلس اصولگرای نهم در کمتر از 30 دقیقه این توافق را به تصویب رساندند. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سه ماه بعد در ۲6 دی 1394 به مرحله اجرا درآمد و تا سال 1397 توانست در سایه رفع تحریمها رشد اقتصادی کشور، صادرات نفت و میزان سرمایهگذاری را در کشور افزایش دهد. بنابراین با تبادل پول بین ایران و دنیا، درآمد مردم افزایش و سفرههای آنها که قبلاً کوچکشده بود، بزرگ شد. هرچند از روز ۱۸ اردیبهشت 1397 به بعد «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری وقت آمریکا ادعاهای خود درزمینه برجام را جامه عمل پوشاند و از این توافق خارج شد و تحریمهای سنگینی علیه ایران اعمال کرد که موجب مسدود شدن برخی راههای تعاملی میان ایران با دنیا شد. از آن زمان تاکنون مخالفان داخلی دولت که به بعضی از آنها «کاسبان تحریم» گفته میشود، کوشیده و میکوشند تا پیامدهای اقتصادی و سیاسی تحریمهای آمریکا را به ناکارآمدی برجام ربط دهند و به دولت بتازند. اما این افراد هیچوقت نگفتهاند که فشار تحریمها تا چه حد بر دوش مردم بوده و سفره ایرانیان به خاطر تحریمها کوچکشده است، نه برجام؛ بهگونهای که چند هفته پیش اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور گفت تحریمها از سال 1397 تاکنون حدود 100میلیارددلار به ایران خسارت زده است. این در حالی است که پس از امضای توافق برجام، نهتنها سایه جنگ و تهدید از سر کشور برداشته شد، بلکه به دلیل رفع تحریمها، تولید ناخالص داخلی با رشد ۱۷ درصدی در سال 1396 به رقم ۶۹۴ هزار میلیارد تومان رسید. بر اساس اعلام گمرک ایران تراز تجارت خارجی کشور در فاصله سالهای 90 تا 98 به میزان 16 میلیارد دلار رشد کرد. همچنبن سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران افزایش یافت و به افزایش نرخ اشتغال در کشور کمک کرد. ضمن آنکه بر اساس آمارها، فروش و صادرات نفت رشد ۴۱ درصدی داشت و درآمد نفتی ایران در سال 1395 به رقم 55.7 میلیارد دلار و در سال 1396 به بیش از 65.8 میلیارد دلار رسید که باعث افزایش ارزآوری برای کشور شد و رونق اقتصادی در کشور ایجاد کرد. با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالاتمتحده، شر ترامپ از سر سیاست آمریکا و جهان کم شد و دولت دموکرات جو بایدن بر سرکار آمد که تقریباً اغلب اعضای تیم دیپلماسیاش، سابقه حضور در مذاکرات برجام را داشتند. همین موضوع باعث شد تا احتمال احیای برجام پررنگتر شود؛ بهگونهای که حتی رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا در اولین ماه فعالیت خود برای نشستن بر سر میز مذاکره با ایران چراغ سبز نشان دادند. اما نمایندگان مجلس اصولگرای یازدهم که مدعی «انقلابی» بودن هستند، با تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در روز 12 آذر 1399، دولت را مجبور کردند که اگر تا سوم اسفند تحریمها علیه ایران برداشته نشود، ایران پروتکل الحاقی انپیتی را اجرا نکند و بازرسان آژانس را به کشور راه ندهد، وگرنه مقامهای دولت باید به دادگاه بروند. دولت روحانی هم که طرفدار تعامل با جهان است، از فرصت سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران استفاده کرد و دوطرف توافق کردند که آژانس بر برنامه هستهای ایران نظارت و راستیآزمایی داشته باشد اما اجرای پروتکل الحاقی و دسترسیهای برجامی تا سه ماه متوقف شود و صرفاً تعهدات پادمانی ایران اجرا گردد. موضوعی که براساس فرایندهای قانونی کشور بااطلاع شورای عالی امنیت ملی انجام میگردد. اما رئیس مجلس محمدباقر قالیباف که عضو این شوراست، احتمالا از این موضوعات بیاطلاع بوده است و به همین دلیل نمایندگان در جلسه علنی روز 4 اسفند 1399 فریادشان علیه دولت بلند شد و حتی خواستار دادگاهی شدن رئیسجمهور شدند. اما عصر همان روز رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان گفتند اختلاف دولت و مجلس باید پایان یابد. بنابراین نمایندگان باید بدانند که بهجای توپوتشر، بهتر است اجازه دهند تا دولت که سابقه طولانی درزمینه مذاکره دارد، از ابزار دیپلماسی استفاده کند تا بار تحریمها هرچه زودتر از شانه مردم برداشته شود و دوباره روابط متعادل و مثبت ایران با دنیا برقرار شود. (مصطفا صباغ، روزنامهنگار)
لینک کوتاه:
http://www.setaresobh.ir/fa/news/detail/103677